فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 2104

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
چپتر2104: آزمایش
خنده‌ای که در فضا طنین انداخت، لحنی داشت که نوآ و اژدهایان خیلی خوب می‌شناختند. حسی شوم در سراسر منطقه گسترده شد. درحالی­که جرقه‌ها همچنان از آسمان ضعیف بیرون می‌زدند. ابتدا در میان سفیدی باقی ماندند اما کم‌کم به سمت آسمان واقعی در دوردست حرکت کردند؛ چرا که هاله‌ی بهشت و زمین شدت می‌یافت.
نوآ، جون و اژدهایان، خطرناک بودن اوضاع را حتی پیش از آنکه غریزه‌هایشان فریاد خطر سر دهند، درک کردند. چیزی عظیم در حال وقوع بود اما هیچ‌کس جرئت عقب‌نشینی نداشت. همه می‌دانستند که درون این سطح برتر، جایی برای پنهان شدن ندارند.
 
جرقه‌ها در قالب صاعقه‌هایی انباشته شدند که بر آسمان واقعی فرود آمدند. این حملات آن‌قدر متراکم شدند که در نهایت به یک ستون درخشان و پرطنین تبدیل گشتند. نوری که از این سازه منتشر می‌شد، کورکننده بود؛ تا جایی­که حتی چهار رهبر گروه نیز مجبور شدند در برابر این منظره، چشمانشان را ببندند.
خنده بلندتر شد و هاله‌ی بهشت و زمین نیز به همان نسبت شدت گرفت. بافت فضا به زندانی تبدیل شد که گروه را تحت فشار گذاشته و آن‌ها را از تهدیدی قریب‌الوقوع خبر می‌داد. تکه‌های بیشتری از آسمان ضعیف فروریختند تا ستون را تغذیه کنند. 
 
نوآ روند این اتفاقات را با هوشیاریش دنبال کرد و به ناچار به نتیجه‌گیری رسید. او مدت‌ها پیش، زمین‌های جاودانه را به بدن بهشت و زمین مرتبط دانسته بود اما اکنون می‌توانست نظریه‌اش را تأیید کند.
نور ساطع‌شده از ستون تا حدی فراتر از منطق افزایش یافت، درحالی‌که چیزی از آسمان واقعی بیرون آمد و در میان صاعقه‌ها غوطه‌ور شد. حتی پلک‌های نوآ نیز قادر به جلوگیری از درخشش آن نبودند و چشمانش زیر آن سفیدی سوزان شروع به سوختن کردند. او مجبور شد دست‌هایش را روی صورتش بگذارد تا مقداری محافظت پیدا کند و همراهانش سریعاً از او تقلید کردند.
وضعیت بدتر شد، زیرا ماده‌ی عجیبی بیشتر و بیشتر از آسمان واقعی خارج شده و وارد ستون درخشان می‌گشت. نور خیره‌کننده دیگر فقط به اندام‌های حساس آسیب نمی‌زد. نوآ احساس کرد که پوستش در حال سوختن است و کریستال سیاهش، ماده‌ی تاریکی را فرستاد تا از او محافظت کند.
نور تنها مشکل نبود. خنده چنان بلند شد که گوش‌های نوآ را به درد آورد. سردردش شدت یافت و کنترلش بر انرژی کاهش پید...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی