تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 2106
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر 2106: گزینهها
اژدهای زمان آن را تأیید کرده بود. اژدهای زندگی مرده بود و جهان تلاشی برای بازگرداندن او نمیکرد.
آسمان و زمین اولین قدم معنادار، برای پیروزیشان را برداشته بودند. آنها یکی از موانع پیشِ روی پیشرفت موفقیتآمیزشان به رتبه دهم را از میان برداشته بودند.
نوآ نمیدانست چه بگوید. در حقیقت، کلمهای برای آن وضعیت وجود نداشت. موجوداتی که در برابر آسمان و زمین میجنگیدند همیشه میدانستند که نبرد نهایی در راه است. حاکمان با تله خود، شمارش معکوس را آغاز کرده بودند.
اژدهایان پس از این اعلام، ساکت ماندند. اژدهای فضا و اژدهای مرگ تنها سایهای از خود سابقشان بودند، اما همچنان در غم از دست دادن همراهشان سوگواری میکردند.
در مقابل، اژدهای زمان درمانده و حتی کمی گمگشته به نظر میرسید. بهشت و زمین قبلاً ثابت کرده بودند که بر ضعف پیشین خود غلبه کردهاند. رهبرشان سالها برای نبرد نهایی آماده شده بود. با اینحال، این اتفاق او را غافلگیر کرده بود.
اژدهای زمان سرانجام پرسید: «وقتی که با شیطان میجنگیدی برکت جهان رو تجربه کردی؟»
نوآ صادقانه پاسخ داد: «بله، اما قصد دارم دفعهی بعد اون رو رد کنم. من یک ظرف نیستم.»
«انتظارش رو داشتم.»
اژدهای زمان آهی کشید: «فقط میتونم امیدوار باشم که وقتی زمانش رسید، رقیب شایستهای باشی.»
نوآ با تمسخر گفت: «از شکست دادن بهشت و زمین دست کشیدی؟»
«ما با تو فرق داریم.» اژدهای زمان توضیح داد: «ما قبلاً هدفمون رو یک بار محقق کردیم. از اون زمان، با زمان قرضی زندگی کردیم.»
نوآ با غرشی ناراضی پاسخ داد: «میتونم این رو تغییر بدم.»
«شاید...»
&nb...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی
