چپتر 2107: تله‌پورت
ندای جهان تنها شامل نوآ و جون نمی‌شد. آن دو مطمئن بودند که هر موجودی که در برابر بهشت و زمین ایستاده بود، می‌توانست آن را بشنود. حاکمان تعادل را به نفع دشمنانشان متمایل کرده بودند و این امر همه‌چیز را که از کنترل آن‌ها خارج بود، مجبور می‌کرد که اوضاع را متوازن کند.

نوآ و جون در مورد ماهیت این ندا پرسشی نداشتند. آن‌ها بلافاصله تأیید کردند که آسمان و زمین در حال جعل این واقعه برای کار گذاشتن تله‌ای دیگر نیستند، چرا که آن‌ها قدرتی مشابه را درست بعد از مرگ اژدهای زندگی تجربه کرده بودند. خشم نوآ همچون یک اسکنر طبیعی بود که حاکمان قادر به تأثیرگذاری بر آن نبودند و ماده‌ی تاریک او نیز در بررسی این امر کمکش می‌کرد.

در حقیقت، حتی اگر چیزی در این ندا عجیب به نظر می‌رسید، این دو باز هم آن را دنبال می‌کردند. نوآ و جون گزینه‌ی دیگری نداشتند، بنابراین آماده بودند که برای کشف مناطق پنهان در صفحه‌ی بالاتر، خطر کنند. شمارش معکوس آغاز شده توسط آسمان و زمین، آن‌ها را مجبور می‌کرد که تله‌های احتمالی را بر رشد ایمن و پیوسته ترجیح دهند.

صفحه‌ی بالاتر همان‌گونه که همیشه بود، باقی مانده بود. آسمان ضعیف در تمام لایه‌ی سفید گسترده شده بود و تونل‌هایی که نوآ حفر کرده بود، ظاهراً قادر بودند تا بی‌نهایت کشیده شوند. محیط نسبت به حالت عادی متروک‌تر به نظر می‌رسید، اما این دو چندان به این مسئله توجهی نکردند.

ندا، نوآ و جون را به سمت دیگر صفحه‌ی بالاتر هدایت کرد. سفر آن‌ها مسیر مستقیمی نداشت، چرا که گاهی شنیدن صدای جهان، دشوار می‌شد و هدفشان باعث نمی‌شد که تمرین‌های عادی‌شان را فراموش کنند. نوآ کارگاه‌های نیمه‌زنده‌ی بیشتری ایجاد کرد و جون همچنان به دنبال طوفان‌های الهی می‌گشت، اما در نهایت به مقصد خود رسیدند.

درحالی­که آن‌ها هنوز در میان آسمان ضعیف بودند، ندا از ذهنشان محو شد، اما دیگر نیازی به آن صدا نداشتند. جون حتی اگر جنبه‌های دنیایش با آن قوانین هم‌خوانی نداشتند، احساس می‌کرد که چیزی عمیقاً نادرست است. اما برای نوآ، او می‌توانست انحنای عجیب آرایه‌ی فضا-زمان را ببیند که در جایی در جلو همگرا می‌شد.

جرقه‌ها از پوست جون خارج می‌شدند، درحالی­که نوآ دنیای تاریک را گشود. آسمان ضعیف درحالی­که آن‌ها خطوط آرایه‌ی فضا-زمان را دنبال می‌کردند، خرد شد. به نظر می‌رسید که یک رویداد منحصر‌به‌فرد در حال رخ دادن باشد، اما آنچه پیدا کردند، حتی از وحشیانه‌ترین انتظاراتشان نیز فراتر رفت.

آسمان ضعیف خرد شد تا زمانی که یک منطقه‌...