فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 2083

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
Chapter 2083: غرایز
دانش ماریبل از هزاران سالی که در میان طوفان‌ها سپری کرده بود، به دست آمده بود. نوآ مدت‌ها در آنجا زندگی کرده بود، اما نمی‌توانست با تخصص این تهذیب‌گر در این زمینه، برابری کند.
نوآ سعی کرده بود قوانین آشفته و آسمان ضعیف را بررسی کند و حتی معانی پنهانی در قوانین آشفته، پیدا کرده بود. با این­حال، توسعه یک روش واقعی که بتواند به او بفهماند که این انرژی چه چیزی تولید می‌کند، تقریباً غیرممکن بود؛ زیرا آسمان و زمین بخشی از برنامه‌های خود را پنهان می‌کردند.
ساختارها می‌توانستند کمک کنند؛ اما ماریبل به آن‌ها نیز، تکیه نکرد. توانایی او در درک هدف محیط، ناشی از غرایز ایجاد شده در طول سال‌های بی‌شماری بود که در دنیای آسمان و زمین سپری کرده بود.
درک نوآ از غرایز باعث شد تا بپذیرد که احتمالاً نمی‌تواند به سطح ماریبل برسد. او زمان کافی برای ایجاد عادات مناسب نداشت و ارتباط او با دنیای جانوران جادویی، در واقع پتانسیل او را در این زمینه بدتر کرد.
با این­حال، نوآ مطمئن بود که خشم او می‌تواند آن نقص را در نقطه‌ای جبران کند. او فقط باید دنیای خود را در سفر تهذیب بیشتر پیش ببرد تا توانایی مشابهی به دست آورد.
ماریبل تمام تلاش خود را کرد تا جزئیات پشت تجربه خود را توضیح دهد. زندگی او طولانی و پرماجرا بود. او قبل از اینکه برای به دست آوردن رتبه‌های بالاتر در درون طوفان‌ها نیروی خود را ترک کند، عضو اصلی جامعه بشری در سرزمین‌های جاودانه بود. در ذهن نوآ، آن سفر مسیر استانداردی بود که اکثر ارشدان رتبه 9 از آن عبور می‌کردند.
نوآ می‌توانست ارزش ماریبل را با توجه به گذشته‌اش، ببیند. یک سفر معمولی، اغلب به تهذیب‌گران معمولی و منظمی منتهی می‌شد که آسمان و زمین می‌توانستند به راحتی آن‌ها را سرکوب کنند. در عوض، این زن توانسته بود از چنگ حاکمان فرار کند؛ تا اینکه آخرین مبارزه‌اش، او را مجبور به انزوایی طولانی کرده بود.
آن دو در طول سفر در آسمان، شروع به شناخت یکدیگر کردند. زمان طولانی لازم برای رسیدن به مقصد، لحظات زیادی را در اختیار دو ارشد قرار داد که می‌توانستند نظرات خود را درباره جهان به اشتراک بگذارند، داستان‌های خنده‌داری را رد و بدل کنند، یا درباره رویدادهایی صحبت کنند که به دلیل تفاوت سنی، نمی‌توانستند بدانند.
نوآ چیز زیادی درباره جامعه بشری قدیم یا ارشدانی که در آن زمان زندگی می‌کردند، نمی‌دانست. در عوض، ماریبل در مورد پیشرفت‌های اخیر، به‌ویژه آن‌هایی که به مسائلی مربوط می‌شوند که کل سرزمین‌های بالایی و آسمان را درگیر می‌کنند، چیزهای زیادی را از دست داده بود.
ماریبل پس از توقف پروازش، فریاد زد: «هیچ چیزی وجود نداره. من کاملاً مطمئنم که مصیبت زمین و آسمان در اینجا اتفاق افتاده؛ اما نمی‌تونم هیچ اثری از حادثه رو حس کنم.»
نوآ که سعی می‌کرد چیزی پیدا کند تا بتواند او را به سمت خشکی هدای...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی