سیستم خوناشامی من
قسمت: 136
قسمت 136 خانواده نفرین شده
سیستم در سرنوشتسازترین زمان به او این گزینه را داده بود که آیا پیتر را تبدیل به خونآشام میکند یا خیر. اگر سیستم به تازگی از او خواسته بود، احتمالاً کوئین نه میگفت. پیتر به آنها خیانت کرده بود، و اگرچه ممکن بود این کار را دوباره انجام ندهد، راهی برای اطمینان وجود نداشت.
او ترجیح میداد که لایلا یا وردن را در زمان مناسبش خونآشام کند. آن دو در این مدت هیچ کاری جز کمک به او انجام نداده بودند.
اما در حال حاضر، موضوع وفاداری یا آنچه درست یا غلط است نبود، بلکه این بود که آیا کوئین میخواهد زندگی او را نجات دهد یا نه.
مطمئنا خونآشام شدن بهتر از مردن بود، درست است؟ کوئین گفت: «من انجامش میدم!»
[آره]
پس از اطمینان از اینکه میخواهد پیتر را تبدیل به یک خونآشام کند، تصویر جدیدی در مقابل چشمانش ظاهر شد. تصویری که دستورات مفصلی به او داده بود.
لایلا پرسید: «کوئین، چشمات چی شده؟»
کوئین خودش هم این را نمیدانست، اما به محض اینکه پذیرفت که مهارت مراسم خون خود را فعال کند، چشمانش شروع به درخشش کرد. دایرههای قرمز ضعیفی در اطراف عنبیه دیده شد. مشابه زمانی که او مهارت نفوذ خود را فعال کرد.
بلافاصله، او شروع به انجام مرحله به مرحله دستورالعملها کرد.
[لطفاً با وارد کردن خون میزبان به دهانِ هدف ادامه دهید]
کوئین تجهیزات خود را خالی کرد و دوباره در فضای بُعدی قرار داد. سپس با استفاده از یکی از نوکهای پیکان لایلا، برشی روی دست خود وارد کرد و زخمی کاملاً جدید ایجاد کرد. او دستش را درست بالای دهان باز پیتر که اکنون به سختی نفس میکشد گرفت و خون داخل دهان او چکه کرد.
دم دهانش را لمس کرد و به آرامی شروع به افتادن در بدنش کرد. انگشتانش که زمانی بیحرکت بودند، حالا شروع به لرزیدن کردند و احساس گرمی در بدنش شروع شده بود.
درون سلولهای خو...
کتابهای تصادفی


