NovelEast

سیستم خوناشامی من

قسمت: 205

تنظیمات

قسمت205:دست­آوردی بدون ترودریم

اتاق کم کم داشت گرم می­شد، زیرا شعله از یک قسمت مبلمان شروع به پخش کردن شه بود و به راه خودش ادامه می­داد، که به زودی کل اتاق رو فرا می­گرفت.

پیتر قبلا از اتاق خارج شده بود و ارین رو روی دوش خودش حمل می­کرد. اون به دستورات و گفته هایی که لوگان به اون گفته بود عمل می­کرد و مطمئن شد که از راهرویی که به کوئین و کنی ختم می­شد دوری کنه، چون ­اون­ها درحال دعوا بودن. راهنمایی های که به اون­ها می­داد به اتاق خودش ختم می­شد. درحال­­حاضر امن ترین جایی که به ذهنش می­رسید همون­جا بود.

برخلاف اتاق های دیگه که هرازچندگاهی بررسی و بازدید معمولی داشتن، اتاق لوگان فرق می­کرد. و بیشتر اوقات خارج از محدوده بود و در دسترس نبود. این به­خاطر درخواست ویزه­ای بود که اون به دلیل اختراعات زیادی که در اون­جا داشت مطرح کرده بود، به همین خاطر اون می­ترسید که در هر لحظه و هر زمانی کسی وارد اتاق بشه و اختراعات و ایده های اون رو به بدزده.

در این زمان، دود به آزیر های اعلام حریق برخورد کرده بود و سیستم آب­پاش فعال شده بود. با این حال شعله های آتش انقدر قوی بودن که نمی­شد به طور کامل از شر آتش خلاض شد، و فقط می­تونست که سرعت آتش رو کاهش بده.

جک یه نگاهی به اطراف اتاق انداخت، و فقط می­تونست دانش­آموزانی رو که روی صندلی های خودشون خوابیده بودن ببینه و فکر می­کرد که چه چیزی باعث این آتش­سوزی شده. با این حال هنگای که آب­پاش ها روشن شدن، قطرات آب که روی راتن می­افتادن، یک طرح کلی رو تشکیل دادن که باعث شد اون دیده بشه.

راتن درحال­حاضر نه­تنها از توانایی آتش، بلکه از قابلیت نامرئی شدن هم برخوردار بود.

شکل عجیبی که جک می­دید درست روبروی اون ایستاده بود، اگر بخاطر این نبود، جک یک خط تیره برای در درست می­کرد.

راتن پیشنهاد کشتن جک رو داده بود، اما وردن می­دونست که این یک پیشنهاد و گزینه نیست. دلیل ساده­ای داشت که بخاطر برقراری تعادل در دنیای کنونی بود. اگر قرار بود که ترودریم بمیره، بلافاصله بعد از جنگ همه چیز به حالت قبل برمی­گشت.

وقتی که جنگ تموم شد، زمین آشفته بود. شهر های ویران شده، جمعیت کم حیوانات و زمین های زیاد فرو رفته در دریا. تمام نسل بشر دچار فقر شده بود. فقط یک تفاوت بزرگ وجود داشت، اون­ها قدرت داشتن.

این باعث شد که درگیری های داخلی بیش از هر زمان دیگری اتفاق بیوفته و هیچ کنترلی وجود نداشته باشه. اما بالاخره این سه خانواده برای برقرای نظم به وجود اومدن. اما رابطه ها بین این سه خانواده خیلی خوب نبود و به همبن خاطر باعث شد که درگیری ها باز هم ادامه یابند.

ارتش قدرت داشت اما به اندازه کافی قوی نبود. اون­ها می­تونن افراد زیادی رو در بین خودشون و سه خانواده تغییر بدن. به همین دلیل هم هست که وقتی ترودریم برای حمایت به دیدن اون­ها اومد، این به عنوان یک موهبت بود. اون کسی بود که ارتش می­تونست از اون استفاده کنه تا همه رو سر جای خودشون بنشونه و اون­ها رو از اغتشاش کردن منع کنه و به همین دلیل هم بود که سیستم فعلی در وهله اول قرار گرفت.

اگر قرار بود که ترودریم بمیره و از صحنه خارج بشه، قدرت نظامی ضعیف می­شه و توازن قدرت به هم می­خوره و به جنگ و درگیری داخلی دیگه­ای منجر می­شه....

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی