چپتر ۲۶۱: یک افزایش قدرت پس از دریافت آخرین ضربه به جانور رده شاه و تکمیل ماموریت. زمان زیادی برای کوئین نمانده بود که جوایز را بررسی کند یا ببیند چه چیزی به دست آورده است. فکس یک مشکلی داشت و اندکی بعد مسافران نیز ظاهر شدند. به نظر می‌رسید که گروه پس از بروز مشکل دچار مشکل شده است. به زودی پس از دیدن مسافران، او فوراً متوجه شد که آنها نسبت به دیدن فکس چه واکنشی نشان خواهند داد. برای آنها سخت بود که حتی خودشان را از این موقعیت نجات دهند، زیرا فکس به آنها نیز حمله کرده بود. با این حال، کوئین احساس می‌کرد که راهی برای حل مشکل فعلی آنها دارد، اما او زمان زیادی برای عمل کردن نداشت. در طول مبارزه با جانور رده شاه، او این عمل را انجام نداده بود زیرا آنها به فکس در فرم مکنده خون او نیاز داشت. اما کوئین هنوز فلاسکی را که فکس به او داده بود داشت. زمانی که خون را از فلاسک نوشید، باید به اندازه‌ای بوده باشد که بدنش به حالت عادی برگردد. در حال حاضر، این مسافرانی که سعی داشتند کمک کنند، فقط در دست و پا بودند. کوئین که خود را در سایه‌ها پنهان کرده بود، شروع به فکر کردن در مورد حرکت بعدی خود کرد. چیزی که او انتظار نداشت اتفاق بیفتد، این بود که گروه کوچکی از مسافران بتوانند بر خون‌خوار غلبه کنند. کوئین پس از اینکه دید در دنده هایش چاقو زده‌تند و از درد زوزه می‌کشد، بسیار ناراحت شده بود. کوئین فکر کرد: «من باید کاری کنم!» اگرچه او نمی‌دانست چه پاداشی از تلاش دریافت کرده است، اما دو چیز مشخص وجود داشت که می‌دانست بدون نیاز به خواندن پیام‌های سیستم به دست آورده است. اولی سطح او بود. [سطح ۱۸] [۱ ۰۷۳۰/۲۵۶۰۰ تاریخ مصرف] [۶ امتیاز آمار رایگان] با هر سطح، مقدار زیادی اکسپ در هنگام بالا رفتن سطح مورد نیاز بود، و کوئین با شکست دادن یک هیولا، توانست سه برابر، سطحش را بالا ببرد. در سطوح بالاتر معمولاً زمان زیادی طول می‌کشد تا یک نفر به سطح بالا برود. اما کوئین چندین سطح بالاتر از آن چیزی که باید قادر به انجامش باشد با جانوران مبارزه می‌کرد، این چیزی بود که سیستم هرگز انتظارش را نداشت. کوئین قبل از اینکه برای کمک به فکس کاری کند، تصمیم سریع گرفته بود تا تمام امتیازات خود را در آمار آسیب c قرار دهد. [۲۲ نکته افسونگری] این یک سطح جدیدی در جادوی او آزاد کرد و کوئین میتوانست بگوید اگر از جادو استفاده کند اوضاع فرق خواهد کرد. هنگام مواجهه با انسان‌ها یا افرادی مانند آنها، بهترین آماری را که می‌توان افزایش داد، آمار چارم می‌دانست. مشت فانتوم او اثربخشی خود را نشان داده بود، و همچنان مهارت‌های مبهوت و تأثیرگذاری را در خود داشت. سرعت او قبلاً عالی بود، و اگرچه می‌توانست قدرت خود را بر اساس آخرین مبارزه افزایش دهد، اما فایده‌ای نداشت مگر اینکه دنده جانور را هم در اختیار داشت. هیچ زمانی برای هدر دادن نداشت، کوئین نیاز داشت تا خود را از سایه‌ها نشان دهد و ضربه خون خود را به سمت رهبر آندره هدف قرار دهد. وقتی ضربه خون از دستانش خارج شد، متوجه شد که بسیار قوی‌تر و قوی‌تر از قبل است. این یکی از پیام‌های دیگری را که کوئین دریافت کرده بود...