یک سطح دیگر

به محض اینکه مسابقه ی کویین تمام شد، تصمیم گرفت مستقیما به اتاقش برود، بدون صحبت کردن با هیچکدام از بقیه ی شرکت کنندگان حاضر در مرکز تمرین. حتی در مسیر کوتاه برگشت، هنگامی که از کنار شرکت کننده های رویداد بعدی میگذشت، میتوانست چشم های خیره بر خود را که گویی جمجه اش را سوراخ میکرد حس کند. و شایعه پراکنی ها شروع شده بود.

وقتی که در نهایت به اتاق خود رسید، سریعا در پشت سرش را بست و به آن تکیه داد، و نفسی عمیق کشید.

با لبخند گفت:« بالاخره انجامش دادم،‌ اینکه دیگه همچین رازی رو مجبور نیستم مخفی نگه دارم حس خوبی داره.»

هنوز هم،‌ صرفا همین برایش کافی بود. یکی از بارهایی که همیشه بر دوش اش بود برداشته شده بود، ولی آماده‌ی تمام واکنش ها و توجهات نبود،‌ پس فقط برای امشب، علاقه داشت استراحت کند.

« امیدوارم نقشه ی ووردن جواب داده باشه»

وقتی که ووردن در گوش کویین زمزمه کرد تا چه چیزی بگوید،‌ مطمئن بنظر میرسید که مانع تعقیب دیگران برای کویین و قدرتش شود. هر چند، اشاره کرد که در رابطه با ومپایر ها هیچ تاثیری ندارد و باید محتاط باشد.

دراز کشیده در تخت خود، فقط میخواست چشمان خودش را ببندد. نبرد او را خیلی خسته کرده بود، نه تنها جسمانی، بلکه ذهنی هم همینطور. پی برد که جنگیدن بدون تکیه کردن بر قدرت های خون آشامی اش چقدر طاقت فرسا است.

با نگاهی به دستکش های خود،‌ متوجه شد که خراشی بزرگ و تعدادی فرورفتگی بر رویشان وجود دارد.

( در حال بررسی)

( میزان مقاومت 40 درصد)

( کارایی دستکش ها 50 درصد کاهش می یابد)

در طول نبرد، دفعاتی حملات مولتی پلایر را دفع کرده بود، و بخاطر همین آسیب شدیدی دیده بودند. حیف بود چون فروشگاه سیستم از هر کدام فقط یک جفت داشت. حتی اگر دستش به مواد لازم میرسید، در توانش نبود دستکش دیگری درست کند. کاری که مد نظرش بود تهیه یک جفت بهتر بود، اما برای چنین کاری لازم بود دارای کریستال های هیولاهای رده پیشرفته باشد.

با توجه به اتمام اردو های اکتشافی برای دانش آموزان سال اول، کویین یا باید صبر میکرد تا وارد سال دوم دانش آموزی اش شود یا برای به راه انداختن یک کاوش برای یک سری مواد خاص هزینه کند،‌ اما حال حاضر منابعش در غنی ترین وضعیت ممکن نبود.

اگر آنها در نبرد بعدی شکسته میشدند، بدون استفاده از قابلیت های خون آشامی خود، به نسبت زیادی قدرت حمله ی او را کاهش میداد.

هنوز هم، یک مورد دیگر را باید بررسی میکرد. یک غافلگیری هیجان انگیز که پس از نبرد با مولتی پلایر انتظارش را نداشت.

[ تبریک، شما اکنون وارد سطح 19 شدید]

[ یک امتیاز رایگان آمار بدست آوردید]

[ در حال بروزرسانی به کاوش فعلی شما]

[ برای تکامل بعدی خود به سطح20 برسید]

او تعداد امتیاز های ای‌ایکس‌پی دریافتی را ندید و هنگامی که آن را بررسی کرد،‌ بجای امتیاز های اضافی که در جریان بود. در حال حاضر، فقط گفت 0/51200. این نشان میداد که پاداش مشابه به کاوشی بود که در ابتدا با لئو جنگید. یک افزایش سط...