سیستم خوناشامی من
قسمت: 355
فصل 355 - کیسه بوکس
اعضای شورا همانطور که رهبر اول خواسته بودند عمل کردند. آنها از اتاق جلسه به سمت یکی از اتاقهای آموزشی پایین حرکت کرده بودند. وقتی وارد شدند، یک تمرین در حال برگزاری بود. سالن، بسیار بزرگ بود اما طراحی داخلی ساده ای داشت. هیچ وسیلهای به جز کفپوش چوبی وجود نداشت و تنها چیزی که دیده میشد، گروهی از دانش آموزان نوجوان بود که از معلمشان دستور میگرفتند.
به نظر میرسید که همه دانشآموزان یک نوع لباس مشکی استاندارد با تزئینات قرمز در حاشیه آن، پوشیده بودند. در حالی که معلم، اور کتی پوشیده بود که خیلی بزرگ به نظر می رسید. او نیز حاشیه لباسهایش تزئینات رنگی متفاوت و همان نشانی را داشت که رهبر اول داشت.
وقتی رهبران وارد اتاق شدند، معلمی که درس میداد، چشمانش گرد شد. چیزی را که میدید باور نمیکرد.
با فوریت گفت: «دانشجویان، به سرعت در برابر رهبران تعظیم کنید.»
این گروه حدوداً پنجاه نفری دانشجو بلافاصله برگشتند و با ورود همه رهبران تعظیم کردند.
به ندرت میتوانست همه رهبران را با هم ببیند، مگر اینکه با پادشاه ملاقات میکردند، یا اینکه جلسه ای در شرف برگزاری میبود. او از وقوع چنین اتفاقی بیخبر بود.
برایس با خودش گفت: «اوه، درسته! من برگزاری تور فعلی در قلعه اصلی رو فراموش کردم.»
«امیدوارم که مشکلی نباشه فیل؟»
فیل، معلم گفت: «به هیچ وجه. حضور شما باعث افتخاره.»
همه دانشآموزان، آنچه را که معلم گفته بود به صورت هماهنگ و دقیق تکرار میکردند: «حضور شما باعث افتخاره.»
وقتی پیتر با فکس و سیلور وارد اتاق شد، از اینکه دید این مکان چقدر شبیه به آکادمی نظامی به نظر میرسد شگفت زده شد. تنها تفاوت این بود که به نظر میرسید آنها برای رهبران، احترام بیشتری قائل بودند و همه چیز بسیار سازماندهی شده بود. به جای اینکه آنها به خاطر ترس مطیع باشند، پیتر حتی با نگاه کردن به خونآشامها میتوانست بگوید که آنها به خاطر احترام مطیع هستند.
اکنون همه دانش آموزان در یک طرف اتاق نشسته بودند. معلم آنها در ردیف اول بود، در حالی که رهبران، همه در طرفی دیگر صف کشیده بودند. دانشجویان تنها با نگاه کردن به رهبران مضطرب شدند. برخی به دلیل روابط نزدیکشان قبلاً عضوی از یک خانواده بودند. در حالی که بقیه، اگرچه ممکن است زیر یک پرچم باشند، اما میخواستند ارزش خود را ثابت کنند تا جایگاه بالاتری در خانواده به دست آورند.
خونآشامهایی که مستقیماً با خانوادهای مرتبط نبودند، پول نامیده میشدند. یک بار در سال، خونآشامها میتوانند بین خانوادههایی که در حال حاضر در آنها ثبت نام شدهاند جابجا شوند و دانشآموزان میتوانند انتخاب کنند که به کدام خانواده بپیوندند. مشابه عملکرد فصول در ورزش.
البته فضاها برای هر خانواده محدود بود، زیرا در مجموع تنها 1500 فضا برای هر خانواده وجود داشت.
در یک دوره سالیانه، این تعداد افزایش مییابد. بر ...
کتابهای تصادفی

