سیستم خوناشامی من
قسمت: 572
فصل ۵۷۲: یک اشتباه و یک تاوان
[جانور ردهی پادشاه کشته شد.]
[تبریک میگویم، شما به سطح 32 رسیدهاید.]
سرانجام، کوئین موفق به کشتن هیولای غولپیکر شد. پیامی ظاهر شد که مرگ قطعی هیولا را تأیید میکرد. او پیشتر با کشتن هیولاهای رده متوسط، یک بار سطح خود را ارتقا داده بود. با گذشت زمان، در مورد چگونگی ارتقاء سطحش، تجربه بیشتری کسب میکرد، اما شکست دادن جانورهایی که تا کنون با آنها مواجه نشده بود، امتیاز اضافی به همراه داشت. او اولین فردی بود که این جانورها را کشت، پس امتیاز بیشتری دریافت کرد.
این بار نیز همین اتفاق افتاد. کوئین هنگام استفاده از مهارت بررسی بر روی هیولا، ماموریتی برای ارتقای فوری سطح دریافت نکرد. این بدین معنا بود که حتی اگر هیولا را میکشت، سطح او ارتقا نمییافت. دلیل ترفیع رتبهی او، امتیاز اضافی و همچنین تجربه باقیمانده از ماموریتهای قبلی بود.
به نوعی، سیستم به او میگفت که هیولای رده پادشاهی، دیگر چالشی در حد گذشته نیست.
کوئین مقابل افراد گروه با لباس سیاه تیره ایستاده بود که مدتها پیش توسط لوگان ساخته شده بود. کریستالی که در دست داشت را، بالا برد تا همه ببینند، سپس ناگهان در مقابل همه از دستهایش ناپدید شد.
یکی از میان جمعیت پرسید: «چه اتفاقی برا کریستال رده پادشاهی افتاد؟ اونو از بین برد؟»
افراد دیگر بدون این که تمایلی برای نزدیک شدن به کوئین داشته باشند گفتند: «مهمتر از هرچیز اینه که، اون کیه؟ انسانه یا هیولای انساننما؟»
کوئین در حال حاضر، در پوشش موجودی بود که ساکنان پایگاه آن را «کابوس شب» مینامیدند. هیچ یک از ویژگیهای بارز او مشاهده نمیشد، مگر آنکه کسی میدانست پشت نقاب چه کسی است و تشخیص هویت او، غیرممکن بود.
کوئین در پی یافتن راهی بود تا کریستالها را بدون نیاز به بازگرداندنشان به گروه، به دست آورد و چه راهی بهتر از این که، آنها توسط فرد غریبهای که تاکنون دیده نشده بود، سرقت شوند. هنگامی که هیولا در چنین مکان تاریکی حضور داشت، استفاده از مهارت سایه، برای پنهان کردن بدنش آسان بود.
حتی اگر لیندا توانایی درک حضور اشخاص را داشت. ولی با این تعداد افراد، شناسایی آنها حتی برای کوئین دشوار بود. تهدید بزرگتری موجود بود که حواسپرتی بزرگی محسوب میشد. اگر دوستانش در خطر بودند، میتوانست هر لحظه به کمکشان بشتابد، اما با وجود لیندا احساس میکرد نیازی به دخالت او نیست.
او منتظر ماند تا فکس و همگروهیهایش هیولا را تضعیف کنند، سپس ضربه نهایی را وارد کرد و امتیاز تجربه کسب نمود. هدفش این بود که برای رویارویی با هیولای دیگر در ردهی پادشاه و همچنین جانور رده امپراتور در بهترین وضعیت باشد. زیرا تعداد سلولهای MC و میزان *انرژی (چی) که میتوانست پدید آورد، محدود بود و پیش از آن نیاز به استراحت و ذخیره نیرو داشت.
اک...
کتابهای تصادفی

