فصل ۶۰۸ سلاح روح کوئین 

با این تعداد جمعیت، فرصتی طلایی برای کوئین فراهم شده بود تا از سلاح روحی خود بهره ببرد. یکی از معدود موقعیت‌هایی که می‌توانست به‌خوبی از آن استفاده کند. علاوه بر این، شانس موفقیت در ماموریتش را به میزان قابل توجهی افزایش می‌داد. 

[فعال‌سازی سلاح روح] 

هنگامی که فرمان را به سیستم‌اش صادر کرد، انرژی تاریک و شومی از بدن کوئین ساطع شد. سلول‌های بدن همه حاضرین به آن‌ها هشدار می‌داد که به این مرد نزدیک نشوند. جنگجویان سان‌شیلد از زمان رویارویی با رهبر خود، چنین احساسی را تجربه نکرده بودند. 

فرمانده که سرپرست تمامی گروه‌ها بود، از پشت صفوف با دقت او را زیرنظر داشت. گُکس مطمئن بود که این سلاحی روحی است، اما حتی قدرتمندترین آن‌ها نیز مشکلی اساسی داشتند: مصرف بیش‌از حد سلول‌های ام‌سی. 

حتی اگر این کارت برنده کلاغ‌ها بود، درآخر مقابل این جمعیت بزرگ تحلیل می‌رفت. 

کوئین از تجهیزات سایه استفاده می‌کرد، به همین دلیل سایه‌ای اطراف بازوهایش را فرا گرفته بود. با محو شدن سایه، دستکش‌هایش ناپدید شدند و دو شیء در دستانش نمایان شد. 

از دور به‌نظر می‌رسید در هر دست کوئین یک زنجیر قرار دارد که روی زمین کشیده می‌شد. با نگاه دقیق‌تر مشخص شد که آن‌ها زنجیر نیست، بلکه ستون فقرات دم یک هیولاست که هر قطعه‌ی آن لبه‌های تیز و برنده‌ای داشت. 

نیت گفت: «پس بالاخره تصمیم گرفتی ازش استفاده کنی. بهتره از اینجا دور بشیم.» 

مگان متوجه چیزی شد: «اونا حرکت می‌کنند!» 

 آن اشیاء به‌نظر زنده بود. کوئین کف دست‌هایش را باز کرد و زنجیرهای تیغ‌دار، مانند مار از روی ساعد او بالا رفتند و با فرورفتن در پوست و گوشت‌، محکم به دستانش پیچیدند. خون روی زمین می‌چکید. سلاح با مصرف خون کوئین درخششی پیدا کرد. 

در نهایت، حرکت زنجیرها در زیر آرنج او متوقف شد اما خون از بدن کوئین همچنان جاری بود و انتهای زنجیرهای تیغه‌دار بر روی زمین می‌خزید. 

این‌ سلاح روح کوئین بود که به «زنجیر دم دوقلو» معروف بود. 

کوئین درحالی‌که از درد چهره‌ درهم کشیده بود، زمزمه کرد: «نمی‌تونم وقت بیشتری تلف کنم.» او یکی از زنجیرها را به جلو پرتاب کرد و بعد از عبور زنجیر از گلوی حریف، آن را سمت خود کشید و با زنجیر دیگر بدنش را چند برش داد 

کوئین با عقب کشیدن زنجیر، مستقیم به مرکز ارتش سان‌شیلدها هجوم برد و با قدرت و سرعت فوق‌العاده‌ای آن‌ها را به چرخش درآورد، اندام‌ها را قطع کرد و حتی برخی را به تکه‌های ریز تبدیل کرد. آنقدر سریع و قدرتمند بود که حریفان حتی نمی‌توانستند به او نزدیک شوند. 

خ...