فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

سیستم خوناشامی من

قسمت: 680

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل۶۸۰: لجن سیاه
گروهی پنج نفره برای پیوستن به کوئین و تیمش تشکیل شد. به طرز شگفت‌آوری، نه آن معاون طاسِ چشم‌درشت و نه خود مانتیس جزو این گروه نبودند. 
در کمال تعجب، وویل در گروه پاراسایت‌ها حضور داشت؛ او موهای کوتاه و سبز رنگی مانند مانتیس داشت و دو خنجر به‌عنوان سلاح حمل می‌کرد. چهار نفر دیگر شامل دو مرد و دو زن بودند؛ یکی از مردها، فردی بلند قامت بود که دو برابر وویل قد داشت و یک گرز بزرگ را حمل می‌کرد. دیگری زنی با موهای کوتاه و سوزنی بود؛ او دستانش را با بانداژ بسته بود و هیچ سلاح جانوری‌ای همراه نداشت. مرد دوم با قد متوسطش، عینکی به چشم داشت و سپری را حمل می‌کرد. و در نهایت آخرین فرد زنی بود که هیچ سلاح جانوری‌ای همراهش نداشت. 
معمولاً کسانی که سلاح جانوری نداشتند، یا از عناصر استفاده می‌کردند یا توانایی‌هایی داشتند که به دستانشان نیاز داشت. مهارت ارزیابی کوئین بیشتر توانایی‌هایشان را آشکار کرد، اما از وویل چیزی مشخص نشد. بعد از ارزیابی، کوئین به رتبه‌بندی آنها نگاهی انداخت.
وویل بالاترین رتبه را داشت، رتبه B، درحالی­که بقیه همگی در رتبه C بودند. این موضوع کوئین را شگفت‌زده نکرد؛ حتی با تقلب، انجام آنچه وویل در بازی کرده بود، مهارت واقعی می‌طلبید. 
در تیم کوئین، دنیس رتبه A داشت، نیت و لیندا هر دو در رتبه B بودند، درحالی­که فکس و کوئین در رتبه C قرار داشتند. سیل رتبه D داشت. تنها به این دلیل که قبلاً به‌عنوان مسافر ثبت‌نام نشده بود، و مجبور شدند برای او یک شناسه جدید بگیرند. 
اصلاً نیازی نبود که سیل در آزمون تأیین رتبه شرکت کند؛ کوئین از قبل به خوبی می‌دانست که او چقدر قدرتمند است. به‌عنوان رهبر، کوئین به سادگی بالاترین رتبه ممکن را به او اختصاص داد. این کار معمولاً غیرمسئولانه و حتی پرخطر تلقی می‌شد، اما کوئین مطمئن بود که سیل از پس آن برمی‌آید. 
هانا، زن مو سوزنی، هنگامی که دیگران مشغول آماده‌شدن برای ترک پناهگاه بودند، آنها را زیر نظر گرفته بود. درست بیرون پناهگاه، وقتی بحث درباره جهت حرکت در جریان بود، او به سمت وویل برگشت تا گزارش دهد و رتبه‌های اعضای تیم مقابل را به اطلاعش برساند.
وویل با تعجب گفت: «رتبه D؟ چرا اون رو با خودشون آوردن؟» سیل واقعاً مضطرب به نظر می‌رسید، با حالتی ناراحت از دیگران فاصله گرفته بود و وضعیت بدنش اضطرابش را فریاد می‌زد. او مانند کسی بود که از دنیا بریده و وحشت‌زده است. وویل ادامه داد: «ما قبلاً از دنیس خبر داشتیم، اما به نظر میاد اعضای قوی‌تری هم دارن.»
آنها تصمیم گرفتند از این دورهمی موقتی استفاده کنند و خانواده نفرین‌شده را زیر نظر بگیرند. تا قبل از دشمن تراشی احتمالی، بتواند شناخت کاملی از آنها پیدا کنند. با وجود اینکه رتبه کلی جناح نفرین‌شده F بود، بلیپ و دنیس، دو عضو سرشناس جناح، از رتبه A بودند. این امر برای پاراسایت‌ها که اغلب اعضای‌شان دارای رتبه C بودند، غیرقابل باور به نظر می‌رسید.
گاهی قدرتمندترین افراد با یکدیگر متحد می‌شدند و جناح جدیدی را پایه‌گذاری می‌کردند؛ آنها سخت بر این باور بودند که جناح نفرین‌شده نیز حتماً چنین سرگذشتی داشته است. حالا که فرصت همراهی با رهبر این جنا...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی