فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

سیستم خوناشامی من

قسمت: 684

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل۶۸۴: ترس از مرگ

خورشید رو به غروب می‌رفت و این یعنی زمان پایان شکار رسیده بود. با این­حال، کوئین، فکس و لیندا نه خسته شده بودند و نه به استراحت نیاز داشتند؛ آن‌ها به‌راحتی می‌توانستند در تاریکی هم مبارزه کنند. اما برای دیگران، شرایط به این سادگی نبود.
با اینکه کوئین می‌توانست با کنترل چی به بهبودی دنیس و دیگران کمک کند، این روش محدودیت‌های خودش را داشت. کوئین می‌ترسید که با اعمال فشار بیش از حد، نتیجه معکوس بگیرد و به آن‌ها آسیب بزند. به هر حال، دانش او از چی چندان گسترده نبود؛ لئو چیز زیادی فراتر از کنترل ابتدایی آن به او یاد نداده بود. 
طبق قرارشان، پس از پایان شکار، به سمت ون حرکت کردند. پاراسایت‌ها با دیدن اینکه وویل و هانا زنده و سالم برگشته‌اند، خوشحال شدند و نفس راحتی کشیدند. لیندا پشت فرمان نشست و دوباره به راه افتادند.
در مسیر بازگشت ذهن کوئین درگیر شده بود. او اکنون می‌توانست بدون زحمت، تعداد زیادی از جانوران رده امپراتور را شکست دهد و این امر باعث شده بود که فکر کند، شاید با سفارش تجهیزات رده پادشاهی‌اش به الکس، وقتش را تلف کرده است.
حالا تصمیم داشت از کریستال‌ها برای ساخت یک ست کامل زره رده امپراتور استفاده کند. در حال­حاضر تنها نقابی داشت که به سختی به رده امپراتور می‌رسید، چون تنها با یک کریستال ساخته شده بود.
اگر به دنبال تجهیزات رده امپراتور با کیفیت بود، باید برای هر قسمت از بدن، چندین کریستال تهیه می‌کرد. اما مهم‌تر از همه، باید به فکر یک سلاح مناسب می‌بود.
سلاح اصلی او همیشه دستانش بودند؛ از همین رو، دستکش‌هایی که به مهارت شوک الکتریکی مجهز شده بودند، برایش کمک بزرگی به‌شمار می‌رفتند. این دستکش‌ها، حتی در ترکیب با داس سایه‌ای‌اش، توان او را چند برابر می‌کردند.
دستکش‌های رده پیشرفته‌اش، با سه کریستال از نوع رعد ساخته شده بودند. پس اگر می‌خواست مهارتی فعال با همان قدرت را در یک آیتم رده امپراتور ایجاد کند، باید همان روش الکس را به کار می‌گرفت و از سه کریستال عنصری در دره امپراتور استفاده می‌کرد.
- "تنها کریستال عنصری که ار رده امپراتور دارم، یه کریستال آتشینه. پس سریع‌ترین گزینه‌ای که دارم اینکه دو تا دیگه از همین نوع پیدا کنم."
جانوران عنصری به اندازه جانوران انسان‌نما کم‌یاب بودند، پس کوئین تصمیم گرفت برای بقیه تجهیزاتش روی آن‌ها تمرکز نکند. پیدا کردن چنین جانورانی ممکن بود ماه‌ها طول بکشد، و او این‌قدر زمان نداشت.
برای ساختن یک ست کامل، او به سه کریستال برای زره سینه، دو کریستال برای چکمه‌ها، دو کریستال برای پاها و سه کریستال برای شانه‌ها نیاز داشت. با در نظر گرفتن دستکش‌ها، مجموعاً به سیزده کریستال از رده امپراتور احتیاج داشت. در حال­حاضر، او تنها پنج کریستال در اختیار داشت.
از آنجا که چهار عدد از کریستال‌ها را با کمک سایر اعضای تیم به دست آورده بود، کوئین احساس می‌کرد منصفانه است که در قبا...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی