فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 82

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت 82: انسان و شیطان (بخش دوم – آخر)

حالت چهره‌ی بای زه‌مین در حینی که به صحنه‌ی روبه‌رویش نگاه می‌کرد با شنیدن حرف‌های لیلیث چندین بار تغییر کرد تا اینکه سرانجام برقی از اراده در چشمانش تابید.

او به آرامی شروع به جلو رفتن کرد و شانگوان و همچنین چن‌هه چند بار او را صدا زدند اما او هر دو را نادیده گرفت و کاملا روی منظره‌ی جلوی چشمانش متمرکز شد.

دانشجوی پسر ناگهان بازوی معلم زن را گرفت و او را به سختی روی زمین پرتاب کرد. زن در اوایل سی سالگی از ترس جیغ می‌کشید، اما در میان آشفتگی که صحنه‌های مشابه دائما اتفاق می‌افتاد، به فریادهای کمک و التماس او توجهی نشد.

دانشجوی پسر روی زن پرید و با پوزخندی شوم شروع به پاره کردن لباس‌های او کرد. وقتی فریاد می‌زد و ناسزا می‌گفت، انگار چشمانش خونی شده بود. «حتی اون سگ احمق چن‌هه هم شکست خورد! فقط بحث زمانه که ماهم شکار بشیم. حداقل قبل از اینکه به‌دست یه هیولا بمیرم باهات خوش می‌گذرونم هاهاها!»

پیش از این، هنگامی که بازماندگان شنیدند چن‌هه در خطر کشته شدن است و ترس و وحشت را در چهره‌ی دانشجویی که در نزدیکی ورودی نگهبانی می‌داد دیدند، اکثر آنها فکر کردند قرار است بمیرند. درمورد کسانی که طبیعتا آرام‌تر بودند، ترس ناشی از دیدن رفتار و شنیدن گریه‌ی دیگران آنها را فراگرفت.

تنها حدود پنج دقیقه از آن زمان گذشته بود، اما بیش از بیست نفر بودند که به هر طریقی کشته شده بودند و بای زه‌مین در یک نگاه می‌توانست ببیند حداقل پنجاه تا شصت زخمی وجود دارد.

حتی با لیانگ پنگ و بقیه در اینجا غیرممکن بود که بیش از پانصد نفر را به‌طور کامل متوقف کنند. این وضعیت زمانی بدتر شد که بازماندگانی که آشفتگی را برانگیختند، متوجه شدند حتی اگر دستگیر شوند، فقط کتک می‌خورند و دور انداخته می‌شوند. با توجه به اینکه به هر حال قرار است به زودی بمیرند، چرا در این مدت هر کاری که می‌خواهند انجام ندهند؟

بای زه‌مین در حالی که آهسته به دانشجوی پسری که نیت بدی نسبت به معلم زن داشت نزدیک می‌شد، اولین ملاقات خود با لیلیث در ده روز پیش را به یاد نمی‌آورد. در آن زمان، هنگامی که لیلیث به او گفت که او یک ساکیباس است، فورا حتی ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی