NovelEast

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 85

تنظیمات

قسمت 85: چن هه کشف تکان‌دهنده‌ای است (بخش اول)

آیا واقعا کسی هست که حتی در ناخودآگاهش قصدی بر قوی‌تر شدن نداشته باشد؟

در گذشته، انسان‌ها تلاش می‌کردند پول بیشتری به‌دست بیاورند و زمانی که آن پول را داشتند، بیشتر می‌خواستند. انسان‌ها وقتی پول کافی برای تجمل و آسایش هرچه بیشتر زندگی‌شان دارند، به دنبال قدرت سیاسی یا فرماندهی نظامی می‌روند... ذهن انسان همیشه بیشتر می‌خواهد و حتی پس از رسیدن به اهداف گذشته‌اش هرگز واقعا راضی نمی‌شود.

پس از ورود ثبت روح به زمین، این امر در این دنیای جدید افزایش یافت.

در این دنیای آخرالزمانی جدید، امکان قوی‌تر شدن به معنای واقعی کلمه در همه جا وجود داشت؛ تنها کار مستلزم به انجام، این بود که هر سلاحی را بردارید و به خیابان‌ها بروید تا با زامبی‌ها یا هرگونه موجود دیگری که به شما امکان تکامل را بدون توجه به ضعیف یا قوی بودنشان می‌دهد، بجنگید.

هرچند، در حالی که احتمال قوی‌تر شدن در همه جا وجود دارد، این قانون راجع به احتمالات مردن نیز صدق می‌کند. شخص باید از نظر ذهنی برای این واقعیت آماده شود که در لحظه‌ی خروج، این احتمال وجود دارد که دیگر هرگز بازنگردد.

در حالی که همه خواستار قوی‌تر شدن هستند، در عین حال که همه می‌خواهند قدرت داشته باشند، احترام به‌دست آورند، بهترین غذاها را بخورند، و از ستایش و نگاه‌های حسرت‌انگیز زیباروها لذت ببرند، تعداد بسیار کمی مایل به پذیرش خطر به دستیابی چنین موفقیت‌هایی هستند.

در این لحظه، بای زمین به فو شوفنگ این فرصت را داده بود که بسیار قوی‌تر شود، اما او نتوانست قدرش را بداند و این فرصت از دست رفت.

دریافت یک سلاح، به ویژه‌ گنجینه‌ی درجه‌ی کمیاب، به مراتب مهم‌تر از داشتن غذا یا سرپناه امن است؛ زیرا با سلاحی با چنین میزان کارایی، حتی یک انسان معمولی نیز قدرت مبارزه با زامبی‌ها یا موجودات دیگر را کسب می‌کند، تکامل می‌یابد و با دستان خود غذا یا یک سرپناه به‌دست می‌آورد.

فو شوفنگ حاضر به کشتن نیست؟ مطمئنا بای زه‌مین او را مجبور نمی‌کند. اما حتی اگر زانو بزند و اشک پشیمانی بریزد، دیگر دیر شده است. دستیابی به چنین فرصت‌هایی آسان نیست و از آنجایی که او اخلاقیاتش را بالاتر از چیزهای دیگر دید، پس باید مسئولیت انتخاب‌ها و عواقبش را بر عهده بگیرد.

کای جینگ‌یی با احساس نگاه حسادت‌آمیز و حسرت‌وار فو شوفنگ به خودش، دندان‌هایش را به هم فشرد و خنجر را با دستانی لرزان بالا برد.

«و.. وایسا! التماست می‌کنم نکشم!» چشمان دانشجو کاملا باز بود و وحشت در چهره...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی