فصل ۳۱۷ - مولد انرژی بهینه

بای زه مین به سمت یافته های جدید هجوم برد اما به محض دیدن رنگ گوی گنجینه، فورا ناامید شد. هر سه گوی، زرد بودند.

گوی های زرد رنگ، گنجینه های رده ی جادویی را در خود دارند.

خواه ناخواه، بای زه مین واقعا امیدوار بود که حداقل یک گوی سبز روشن به دست آورد که نشان دهنده ی گنجینه ی رده ی حماسی باشد. با این وجود، پس از تفکر دقیق، او متوجه شد که نگرفتن یک گوی رده ی حماسی، در این وضعیت کاملا طبیعی است.

از این گذشته، بر خلاف نبردش علیه خرس باستانی، که بای زه مین اساسا بیشترین نقش ممکن را داشت، این موضوع در مورد ببر یخی صدق نمیکرد.

این دو موجود، مرتبه ی دوم به حساب می آمدند و ببر یخی، چندین سطح بالاتر از خرس باستانی بود. ببر در واقع بعد از مبارزه با میمون غول پیکر و عنکبوت جهش یافته ی مرتبه ی دوم به شدت آسیب دید.

کاری که بای زه مین انجام دادن، صرفا زدن یک ضربه‌ی مهلک بود. در واقع، به شکل شگفت انگیزی خوب است که او اینقدر قدرت روح خود را افزایش داده و احتمالا به همین دلیل است که عنکبوت جهش یافته، حالا مرده است. به این ترتیب، او به شکل بهینه‌تری توانست نیروی آن موجود را جذب کند.

صرف نظر از این دلیل، بای زه مین بعد از فکر کردن به این موضوع، احساس بسیار بهتری پیدا کرد.

«چطوره نگهشون داریم و بعدا یه نگاهی بهشون بندازیم؟ می تونیم بعدا اونا رو بسته به نیاز و سبک مبارزه مون تقسیم کنیم.» بای زه مین در حالی که به شانگوان نگاه میکند، این حرف را زد.

با این وجود، شانگوان سرش را به آرامی تکان داد و گفت: «نیازی نیست. میتونی همه شو برای خودت برداری.»

‘به هر حال من هیچ کاره ام،’ منظور شانگوان همچین چیزی است.

شانگوان، هرچقدر هم طالب چنین گنجینه ای باشد، اصول و قواعد خودش را دارد که باید رعایت کند. او احساس راحتی نمی کند که چیزی را بردارد که سزاوارش نیست. اگر او در نبرد شرکت کرده بود، برایش اهمیتی نداشت که سهمش چقدر ناچیز باشد و ممکن بود آن را بپذیرد. اما از آنجایی که چنین اتفاقی نیوفتاده، اوضاع متفاوت است.

بای زه‌مین طبیعتاً منظورش را فهمید. ولی او هم افکار خودش را در مورد این موضوع دارد، به این ترتیب بعد از کمی فکر کردن گفت: «اگه سه تا گنجینه باشن که من هنوز نداشته باشم شون، پس برشون میدارم، ولی اگه چیزایی وجود داشته باشه که قبلا داشتم شون، پس می تونی اونا رو برداری، چطوره؟»

او سابقا تعدادی گنجینه ی رده ی جادو به دست آورده و از آنجایی که نمی تواند دو تا گنجینه ی مشابه داشته باشد، (این موضوع از آنجایی نشات میگیرد که آمار ها یا مهارت های مشابه در هم ادغام نمیشوند) بهتر است به جای اینکه بگذارد بیهوده در کوله پشتی‌اش خاک بخورند، آن را به فرد دیگری بدهد.

شانگوان در حال حاضر، قدرتمند ترین مبارز او به شمار میرود و اگر بای زه مین میخواهد که او در آینده برایش مفید باشد، نه تنها باید از او در مقابل مرگ مراقبت کند تا زمانی که قدرتمند تر شود بلکه باید تا حد امکان به او کمک هایی را برساند.

شانگوان لحظاتی فکر کرد و واقعا دلیلی برای نه گفتن به بای زه مین پیدا نکرد. به علاوه، اگر او به امتناع از پذیرفتن این پیشنهاد ادامه بدهد، ممکن است بیشتر به عنوان زنی متظاهر به نظر برسد که سعی دارد متواضعانه رفتار کند، حتی اگر واقعیت افکارش، چیز متفاوتی باشد.

«حله، هر چی تو بگی.»

بای زه مین با دیدن اینکه شانگوان بالاخره تسلیم شد، هرچند هنوز به وضوح مردد به نظر میرسد، بدون اینکه چیزی بگوید سر تکان میدهد و سه گوی زرد را در کیف خود میگذارد.

[زره یخی درخشان ( مهارت ف...