چپتر۳۵۲: - بای زه مین یک جار و جنجال حسابی راه می‌اندازد

گیمیندر نه تنها یک موجود مرتبه دوم به حساب می‌آمد، بلکه در آن مرتبه، فوق العاده قدرتمند هم بود!

گیمیندر با رسیدن به سطح ۸۷ با افتخار توانست خود را موجودی بداند که در راس مرتبه دوم قرار دارد.

گابلین‌ها متعلق به نژادی بودند که زاد و ولد بالایی داشتند و سرعت رشد آنها را فقط می‌توان به طرز وحشتناکی سریع دانست. در این میان، ۷۰ درصد گابلین‌ها شانس زیادی برای رسیدن به مرتبه اول نداشتند، پیشروی فراتر از آن هم باید فراموش کرد. بنابراین، «نابغه» نژاد گابلین ‌چیزی بود که جهان از بدو تولد به ندرت می توانست آن را ببیند.

بیایید گیمیندر را به عنوان مثال در نظر بگیریم. او گابلین مرتبه دوم سطح ۸۷ بود، تنها ۱۳ سطح تا رسیدن به سطح ۱۰۰ فاصله دارد که نقطه عطفی برای شکستن سطح و رسیدن به مرتبه سوم است. این به تنهایی به اندازه کافی تأثیرگذار بوده و او احتمالاً یکی از معدود گابلین‌ها در تاریخ است که تا این حد پیش رفته. البته به همه اینها باید سرعت بالای تکامل همه موجودات هم اضافه بشود، به علاوه مزیت در کره زمین متولد شدن.

با این حال، یک مشکل بزرگ وجود دارد. این مشکل این است که حتی اگر گیمیندر، فوق العاده با استعداد بود و با سرعت های شگفت انگیزی رشد می کرد؛ در واقع، خیلی نشدنی بود که او هرگز از مرتبه سوم فراتر برود.

گابلین‌ها با سرعتی بسیار بالاتر از بسیاری از انسان‌ها متولد شدند، توسعه یافتند و تکامل پیدا کردند. با این حال، هر چیزی که دارای مزایا باشد، دارای معایبی نیز است و ثبت‌روح، یک وجود یا نظام جهانی است که تاکنون عادلانه رفتار کرده. بنابراین گابلین‌ها با نقطه عطفی روبرو شدند که با پا گذاشتن در مرتبه سوم، اساساً غلبه بر آن غیرممکن است.

با این حال، با توجه به مرحله تکامل کنونی زمین، پنج رهبر ارتش گابلین‌ها بدون شک موجودات برتر بودند. این به خصوص برای گیمیندر صادق بود.

متأسفانه “بای زه مین” یک ناهنجاری است که نباید وجود داشته باشد. وجودی که تمام پارامترهای تصور شده توسط یک وجود مرتبه ششم را شکسته بود، مانند لیلیث، دنیایی که در آن متولد شده بود، و حتی خود ثبت‌روح که ساعت‌ها طول کشید تا راهی مناسب برای او }گیمیندر{ پیدا کند.

بنگ!

در حالی که گیمیندر خیلی سریع حرکت می کرد، در چشم "بای زه مین" در واقع یک حرکت سرعتی بود که نیازی به ترسیدن از آن نداشت. با این حال، به جای طفره رفتن از حمله شدید دشمن، لبخندی مرموز در گوشه لبش ظاهر شد.

گیمیندر با دیدن لبخند "بای زه مین" احساس کرد که چیزی اشتباه است، اما زمانی که این حس در درونش ظاهر شد، دقیقاً به جلوی انسان رسیده بود و دیگر راه برگشتی وجود نداشت. علاوه بر این، خشم جوشان در درون او، درک واضح و پایبندی به چنین استدلالی را دشوار می کرد.

«جااااااا!» گیمیندر از اعماق وجودش فریاد زد و ماهیچه‌های بازویش، در حالی که شمشیر خود را با عصبانیت به سمت پایین می برید، بزرگ شده بود.

بنگ!

زمین زیر پای "بای زه مین" حتی قبل از فرود موفقیت آمیز حمله، له شد و فشار اتمسفر برای یک لحظه به علت حمله خشمگین گیمیندر ناپدید شد!

زمین لرزید و بدون هیچ مانعی، سلاح استخوانی عظیمی به بدن “بای زه مین” برخورد کرد و او را به زمین کوبید.

غرش...

احساس کرد که زمین زیر پایش میلرزد، وقتی که گیمیندر صدای واضح رعد و برق را از پشت سرش شنید، مردمک‌های چشم هایش به اندازه یک سوزن منقبض شدند.

خوب نیست! گیمیندر خیلی زود متوجه شد که چرا قبلاً احساس کرده بود چیزی سرجایش نیست. او فریب دشمن را خورده بود!

فکری در ذهنش جرقه زد و بدون اینکه به پشت سرش نگاه کند به د...