NovelEast

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 442

تنظیمات

لو نینگ تماشا کرد که کامیون غول‌پیکر در هوا پرواز می‌کند و به سرعت به او نزدیک می‌شود. اگر قبلا بود، او قطعاً به دلیل ترس در جای خود منجمد می‌شد، با این حال، لو نینگ فعلی یک تکامل‌دهنده روح بسیار نزدیک به مرتبه اول بود و فقط یک سطح دیگر تا دریافت نتیجه تلاش خود فاصله داشت.

او بارها مرگ را در مقابل چشمان خود دیده بود، لو نینگ با چشمان خود شاهد مرگ تعداد زیادی بود. بنابراین در مقابل مرگ به نوعی دیگر احساس ترس نمی‌کرد و مرگ برایش یه روال عادی بود. تغییر جهان با وقفه‌ای در ثبت روح در زندگی آرام همه باعث شده بود حتی یک دختر جوان نه ساله نیز چنین تغییر بزرگی را تجربه کند.

در حالی که لو نینگ می‌توانست با فعال کردن جنبش رعد و برق، بدون دردسر طفره برود، خرخر کرد و با درخششی سرگرم‌کننده در چشمان درشت خود، دست کوچکش را به جلو دراز کرد.

«سد یخ!»

صدای بلند دختر به سرعت توسط قدرت تیر اندازی که حتی اکنون نیز متوقف نشده بود، سرکوب شد.

سووش!

قدرت یخ زدگی درست در مقابل لو نینگ جمع شد و از پاهای او، یک دایره جادویی پلاتینی رنگ برای یک لحظه درخشید و در یک ثانیه دیوار ضخیمی از یخ به ارتفاع سه متر و عرض دو متر بالا آمد.

بوم!

کامیون غول‌پیکری که از کنترل خارج شده بود، محکم به دیوار یخی که از لو نینگ محافظت می‌کرد، برخورد و انفجار رعد و برقی در اطراف طنین انداز شد.

دیواره یخی همراه با زمین ترک خورده می‌لرزید در حالی که کامیون حتی پس از سقوط به زمین و برخورد با سد دفاعی هیچ آسیبی ندیده بود.

«فیو...» لو نینگ نفسی عمیق کشید و دید که دیوار فقط کمی ترک خورده است اما هیچ نشانه‌ای از شکستن در آن دیده نمی‌شود.

کاروان متشکل بود از حدود ده وسیله نقلیه، اکثراً مملو از آذوقه، پس از اتفاق حوادث مجبور به توقف ناگهانی شدند. هیچ‌کدام از آن‌ها انتظار نداشتند که در عرض چند ثانیه آنچه که یک رانندگی ساده به نظر می‌رسد به عذاب تبدیل شود!

تکاملگران روح از وسایل نقلیه پیاده شدند و سلاح‌های خود را در آوردند. برخی از آن‌ها شمشیرها را از کمر بیرون کشیدند و در حالی که با احتیاط به لو نینگ نگاه می‌کردند، به آرامی دور کامیون چرخیدند.

«مراقب باش، این بچه نه تنها می‌تونه یه سری گربه از سایه احظار کنه، انگار می‌تونه یخ رو کنترل کنه!» یک تکامل‌دهنده روح زن سطح 23 با صدای بلند هشدار داد.

در داخل وسیله نقلیه، حالت بای یونگ تاریک بود و او در حال مشاهده وقایع بود. حتی بای وی، که یک تکامل‌دهنده قدرتمند روح بود، جرات نداشت برای مقابله با لو نینگ بیرون بیاید.

چه مسخره! آن دختر کوچولوی بی‌آزار در واقع می‌توانست یک سد دفاعی را مستقر بسازد که می‌توانست در برابر ضربه و وزن یک کامیون اصلاح‌شده با مواد موجود از یک موجود درجه اول مقاومت کند، بنابراین هیچ راهی وجود نداشت که حملات عادی علیه او انجام شود!

لو نینگ که خود را در محاصره افراد تکامل‌دهنده روح با داشتن سلاح‌های گرم می‌یافت، نمی‌توانست جلوی عصبی شدنش را بگیرد.

این اولین باری بود که این دختر با انسان‌هایی روبرو می‌شد که با سلاح‌های سرد به او حمله می‌کردند. در گذشته، اگرچه درگیری‌هایی وجود داشت که در آن عده‌ای با استفاده از سلاح گرم قصد کشتن او را داشتند، اما او همیشه به لطف گنجینه‌های مختلف و تجهیزات دفاعی خود موفق به فرار از خطر می‌شد. با این حال، در برابر سلاح‌های گرم، احتمالا فقط زره رتبه 1 او می‌توانست او را نجات دهد، اما حتی در آن زمان، سر او محافظت نمی‌شد.

لو نینگ برخی از شمشیرهای موجود در دستان این تکامل‌گرایان را دید و شناسایی کرد. شمشیر شوان یوان، شمشیر دندان تمساح،...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی