فصل 482 - سیریوس توانا

لانگ تیان موجودی بود که فقط کمی بیش از 2500000 سال قدمت داشت با این وجود، در مقایسه با دیگر رهبران هفت جناح، فرد بسیار کم سنی به شمار می‌ آمد. حتی بعضی از زیر دستان تحت امرش، از نظر سنی، بزرگتر از او هستند.

در بدو تولد، لانگ تیان یک اژدهای قدرتمند در اوج رده‌ ی دوم بود و بیش از یک دهه طول کشید تا تلاش موفقیت آمیز خود را برای تبدیل شدن به جوان‌ ترین اژدهای مرتبه‌ ی سوم در تاریک نژاد اژدهایان، به سرانجام برساند.

برای پیشروی از اوایل مرتبه‌ ی سوم به اوج مرتبه‌ ی سوم، لانگ تیان تقریبا 200 سال زمان صرف کرد و در نهایت، حدود نیم قرن طول کشید تا چالشی را که ثبت روح برای ادامه‌ ی پیشرفت بیشتر مطرح کرده بود را تکمیل کند.

از ابتدای مرتبه‌ ی چهارم تا اوج این مرتبه، لانگ تیان حدود هزار سال زمان صرف کرد و در این مرحله است که این اژدهای با استعداد و مغرور، با اولین مانع بزرگ خود، رو به رو می‌شود.

زندگی طولانی مدت تیان همیشه در جریان بوده. دشمنانش مثل مگس سقوط می‌کردند، او پادشاه و فرمانروای نژاد خود شد، از زیباترین‌ های نژاد اژدها لذت می‌برد و غیره. به طور کلی، زندگی شایسته‌ ی یک پادشاه را تجربه می‌کند.

با این وجود، زمانی که خواست به فراتر از مرتبه‌ ی چهارم برود، با مشکل بزرگی مواجه شد. مشکل بزرگی که غلبه بر اون، حدود 1 میلیون سال به درازا کشید.

با وجود اینکه لانگ تیان، بارها تا مرز تسلیم شدن رفت، غرور نژاد اژدها بسیار بالاست، ناگفته نماند که غرور، بالاترین استعداد و ویژگی‌ ای است که می‌ توان در تاریخ نژاد اژدها پیدا کرد. به همین دلیل، او تا آخر ایستاد.

لانگ تیان که نمی‌ خواست سرش را در برابر موجودات قدرتمند تری که با مهربانی، دستان خود را برای پیوستن او به گروه‌ هایشان دراز کرده‌ اند خم کند، از امید به زندگی بالای نژاد اژدها استفاده کرد تا کاری را به انجام برساند که زمانی تصور می‌شد غیرمر ممکن است.

صرف نظر از نژاد، هیچ موجودی خارج از محدوده‌ ی نژاد اژدها نمی‌ تواند 1 میلیون سال عمر کند حتی اگر به اوج مرتبه‌ ی چهارم برسد. با این وجود، به عنوان یک اژدهای در اوج مرتبه‌ ی چهارم، لانگ تیان به عنوان یک موجود معمولی، بیش از 2 میلیون سال، امید به زندگی دارد!

به لطف ژن‌ هایش به عنوان یک اژدها، به آنچه پتانسیل آن را دارد می‌رسد!

از نظر لانگ تیان به عنوان فرمانروای قدرتمند قلمرو خدای اژدها، اژدهایان نژاد برتر هستند و همه‌ ی نژاد های دیگر باید تبدیل به دست نشانده شوند.

به این ترتیب، لانگ تیان بعد از شکست‌ های مکرر در تلاش برای شکستن سد محافظ صورت فلکی سیریوس، کم کم صبر خود را از دست داد. وسواس او در مورد صورت فلکی گرگ آسمانی سیریوس، دیگر ارتباطی به قدرت درونی نداشت بلکه حالا بر این اساس است که بتواند از دفاعی که بارها و بارها راهش را مسدود کرده بگذرد!

غرش!

لانگ تیان به شکل کامل اژدهایی خود در می‌ آید و در جهت ستاره‌ ی درخشانی که بارها و بارها اعتبار او را به چالش می‌کشید، غرش می‌کند.

سووش! سووش! سووش! سووش! سووش! ....

ده‌ ها دایره‌ ی جادویی در اطراف بدنش شعله‌ ور می‌شود و که نشان می‌دهد اژدهایان نه تنها دارای بدن فیزیکی قدرتمندی هستند بلکه در زمینه‌ ی جادو نیز نابغه به حساب می‌ آیند.

مانا در درون بدن لانگ تیان به لرزه می‌ افتد چرا که نیروی جادویی‌ ای که در بدنش وجود دارد به سمت بیرون منفجر می‌شود و با تکان‌ های قدرتمندی، هر دو بال غول‌ پیکر اژدها که اندازه‌ ی آن را می‌ توان با کلمه‌ ی عظیم توصیف کرد، در یک خط مستقیم و به سمت صورت فلکی سیریوس، حرکت می‌کند.

رهبر قلمروی خدای هدای اژدها دیگر به هیچ چیز اهمیت نمی‌ دهد. غرور و اعتماد به نفس او که پس از ناکامی‌ های مکرر، به شدت متزلزل شده، او را وادار می‌کند که عملا همه چیز را در اطراف خود نادیده بگیرد و گوش‌ هایش را نسبت به آنچه که دیگران ممکن است به او بگویند ببندد، مانند گاو نر خشمگینی که فقط هدفش را می‌بیند و هیچ چیز دیگری به چشمش نمی‌ آید.

ناگهان، در مردمک‌ های درخشان این اژدهای خزنده یعنی لانگ تیان، شبح تاری از یک گرگ، منعکس می‌شود.

هر چند که این شبح تار است و به نظر می‌رسد ...