فصل500 – اشک‌های شانگوان بینگ‌شو

کانگ لان با نگاهی توخالی به بای زه‌مین چشم دوخت، اما او توضیح زیادی نداد و نه وقت کافی برای پرسیدن سؤال به کسی داد. همانطور که سر جای خود مانده بود، کیفی را که از چرم مرتبه دوم درست کرده بود درآورد و محتویات آن را روی زمین ریخت.

در زیر نگاه نه چندان شگفت‌زده همه، صدها سنگ براق کوچک با رنگ‌های مختلف یکی پس از دیگری روی زمین افتادند و با ایجاد صداهای تیک مانندی به مقصد رسیدند.

بای زه‌مین به سنگ‌های روحی اشاره کرد که تلاش زیادی برای جمع کردنشان انجام داده بود و به اندازه‌ای که زمانش در جهان اوبلون اجازه می‌داد آن‌ها را با دقت انتخاب کرده بود، و دستور داد: «کانگ لان، حدود ۲۰ سنگ روح مرتبه دوم اینجان. بقیه سنگ‌های روح مرتبه اولن. ازت می‌خوام که مهارت درمان مرتبه اولت رو در حال حاضر به حداکثر ممکن ارتقا بدی.»

«این...» وقتی کانگ لان شنید که تقریباً بیست سنگ روح مرتبه دوم در آن کوه کوچک و رنگارنگ وجود دارد بسیار متعجب شد.

در آن منطقه، تکامل دهندگان روح در میان سربازان عادی کم نبودند، بنابراین با وجود حواس تیزشان، سخنان بای زه‌مین از گوش آن‌ها دور نماند. این تکامل‌دهندگان روح نفس‌هایشان را در سینه حبس کردند و سربازان کناری نتوانستند کنجکاوی خود را مهار کنند، بنابراین پرسیدند چه خبر شده.

با پخش شدن سخنان بای زه‌مین در منطقه جنگی، چند ثانیه سکوت حکم‌فرما شد تا اینکه نفس‌های بیشتری یکی پس از دیگری حبس شد.

در حال حاضر، یک وجود مرتبه دوم اساساً یک ارباب بود که می‌توانست یک اردوگاه بزرگ را نابود کند و احتمالاً فقط اردوگاه‌هایی با سلاح‌های مدرن پیشرفته مانند کمپ بای‌چوان که تانک‌های جنگی و چندین ماشین جنگی پیاده نظام داشتند قادر به دفاع از خود بودند. بسته به میزان مقاومتی که انسان‌ها از خود نشان می‌دادند، اردوگاه‌های انسانی باقی مانده قطعاً در عرض چند ساعت یا شاید چند دقیقه در خون محو می‌شوند.

با این حال، همین الان بای زه‌مین گفته بود که در آن انبوه سنگ‌های روح، کمتر از بیست سنگ درجه دوم وجود داشت.

منظور از بیست سنگ روح مرتبه دوم چه بود؟ این بدان معنی بود اگر بیست دشمن شکست خورده که مقیاس قدرتشان در مرتبه دوم بود، با احتمال ۱۰۰٪ سنگ‌های روح داشتند، زمانی که بای زه‌مین و شانگوان بینگ‌شو در طرف دیگر درگاه بودند، او حداقل چند ده موجود درجه دوم را کشته بود!

فو شوفنگ، ژونگ ده، چن هه، نان‌گونگ‌یی، نان‌گونگ لینگ‌شین و دیگران با تعجب در جهت درگاه نگاه کردند. حتی چهره‌ی همیشه آرام اواجلین به محض اینکه معنای پنهان کلمات به ظاهر ساده بای زه‌مین را درک کرد، نزدیک بود فرو بریزد.

اگرچه همه تکامل‌دهندگان روح حاضر متوجه شده بودند که دشمن این بار واقعاً قدرتمند بود، زیرا تعداد بسیار بالایی داشتند و حتی نیروی روح باقی‌مانده‌ای که در هوا شناور بود و احساس می‌شد، نشان می‌داد که افراد قدرتمند در طرف مقابل کم نبودند، اعضای ارتش متفقین انتظار داشتند که بای زه‌مین تنها در عرض ۵ یا ۶ ساعت صدها موجود درجه یک و حداقل بیست مرتبه دوم را سلاخی کرده باشد!

و این، بدون در نظر گرفتن حجم عظیمی از گنجینه‌هایی بود که شانگوان بینگ‌شو هنگام عبور از درگاه همراه با دست‌های یخی عظیمی که در دنیای اوبلون ایجاد کرده بود با خود آورده بود!

چن هه به حجم عظیمی از سنگ‌های روح روی زمین نگاه کرد و در حالی که فکری در وجودش جرقه می‌زد، آب دهانش را قورت داد... اگر محدودیت‌های کیف چرمی نبود، آیا بای زه‌مین نمی‌توانست سنگ‌های روح مرتبه بالای بیشتری را بیاورد؟.... نه، بیشتر از آن....

چن هه به اطراف نگاه کرد و نفسی از هوای سرد را مکید. او متوجه شد که منظره وحشتناک اطرافش ناگهان به یک گنج آسمانی تبدیل شده بود!

در منطقه جنگی که بای زه‌مین دشمنان را در آن سلاخی کرده بود، صدها هزار جسد پوسیده وجود داشت! صدها هزار جسد که در میانشان مرتبه اول‌ها کم نبودند!

به طور خلاصه، حزب متعالیان به زودی حداقل ده‌ها هزار سنگ روح دسته بندی نشده و احتمالاً ده‌ها یا حتی کمی بیش از صد سنگ روح مرتبه اول را به دست خواهد آورد!

همه‌ی تکامل‌دهندگان روح هیجان‌زده بودند و نمی‌توانستند نام با...