فصل ۷۱۵: ظهور نژاد زامبی! دلیل اینکه کانگ لان به فو شوفنگ گفت برای کمک به نان گونگ یی آماده شود به زودی آشکار شد. موجود ۲۰ فوتی که زره بدنش به ضخامت زره یک تانک جنگی شبیه لوکوموتیو غیرقابل توقف بود، با هر قدمی که برمی‌داشت زمین می‌لرزید و چشمان سرخش پر از خشم می‌شد و سرش را با عاج درخشانش به‌طور تهدیدآمیزی به جلو می‌برد. نانگونگ یی با مهارت مرتبه دوم تغییرشکل اژدها نیز مانند یک جانور به نظر می‌رسید، ارتفاع بدنش اندکی از ۲ متر فراتر رفته بود و اندازه کل بدنش حتی با کانگ جون، مورچه بافنده مرتبه سوم قابل مقایسه بود. پنجه‌های طلایی روی دستانش در زیر تابش دائمی رعد و برق و پرتوهای نوری که از خورشید مات در آسمان می‌درخشیدند و به پولک‌هایی که ۷۰ درصد از چهره‌اش را پوشانده بود، می‌تابیدند و ظاهری ترسناک به او می‌دادند که لایق احترام بود. اما به زودی نشان داده شد که تفاوت این دو تنها در اندازه نیست. زمانی که هر دو موجود تنها چند متر از یکدیگر فاصله داشتند، فاصله‌ای که در یک چشم به هم زدن از بین رفت، کرگدن جهش یافته بدون مکث سرش را به جلو تکان داد در حالی که نانگونگ یی هر دو مشتش را گره کرد و همزمان به جلو مشت زد. رونق!!! زمین غرش می‌کرد و جانوران جهش یافته پشت سر کرگدن سطح ۵۰ عمدتاً پس از برخورد موج شوک ناشی از درگیری بین نانگونگ یی و جانور جهش یافته پیشرو به سمت عقب پرواز می‌کردند. بدن کرگدن سطح۵۰ وقتی با مشت‌های نسبتاً کوچک نانگونگ یی برخورد کرد به‌طور شگفت‌انگیزی کمی از روی زمین بلند شد. با این حال، این کرگدن نبود که در طی آن برخورد کوتاه در وضعیت نامناسبی سقوط کرد. «اوه!» حالت نانگونگ یی با احساس بی‌حس شدن دستانش تغییر کرد. قدرت کرگدن جهش یافته چنان شدید به او برخورد کرد که حالت بدنش تغییر کرد و بازوهای نانگونگ یی به عقب رانده شد و از عاج این موجود دور شد. پیشروی کرگدن جهش یافته به طور موثر متوقف شد، اما مدت زیادی دوام نیاورد. جانور با عصبانیت غرش کرد و با سوء استفاده از این واقعیت که دشمنش در حال عقب نشینی بود و اثری از رد پایش در سراسر جاده باقی مانده بود، یک بار دیگر شروع به زدن کرد. نانگونگ یی نیز مردی تندخو بود و با دیدن کرگدن جهش یافته که به سمت او پیش می‌آید و تلاش می‌کند تا حرکت از دست رفته را باز یابد، چشمانش مملو از قصد قتل‌آمیز شد و بدون تردید با صدای بلند فریاد زد: « قدرت دیوانه». عضلات نان گونگ یی متورم شدند و اندازه او بلافاصله تقریباً ۵۰٪ بیشتر شد و به یک غول کوچک با قد ۳ متر تبدیل شد. با فعال شدن قدرت دیوانه مرتبه دوم، نانگونگ یی بلافاصله ۳۵۰ امتیاز قدرت را دریافت کرد! انفجار!!! بدن کرگدن غول پیکر به بدن نانگونگ یی که هنوز در حال عقب نشینی بود برخورد کرد. با این حال، به جای اینکه به پرواز درآید، نانگونگ یی محکم به عاج این موجود چسبیده بود و در حالی که پاهایش ابرهای غبار را بالا می‌بردند، قسمت بالایی بدن خود را به جلو خم کرد، و آهسته‌تر عقب ‌رفت. بالاخره یکی دو ثانیه بعد کرگدن کمی تعجب کرد. «الان خیلی قوی نیستی ها؟ مرد بزرگ؟!» نانگونگ یی غرش کرد و اکنون با توقف کامل پیشروی کرگدن، از نیروی جدید خود برای بلند کردن بدن جانور استفاده کرد. آمار قدرت فعلی نان گونگ یی نزدیک به ۶۰۰ امتیاز بود! هیچ راهی وجود نداشت که یک موجود عادی مرتبه اول بتواند با آن مقابله کند! نانگونگ یی با بدن کرگدن بالای سرش، دوباره غرش کرد و با تمام قدرت موجود را به زمین کوبید. بوووم!!! همراه با غرش زمین و انفجار هولناک، فریاد درد و همچنین خشم کرگدن در میانه میدان نبرد طنین انداز شد. تمام جانوران جهش یافته در فاصله ۵۰۰ متری با برخورد موج ضربه به انبوهی از خمیرهای خونین تبدیل شدند و فقط آن‌هایی که مرتبه اول یا مبتنی بر دفاع طبقه بندی نشده بودند توانستند زنده بمانند. نان گونگ یی متوقف نشد و انگار کمی از عقل خود را از دست داده و به یک جانور واقعی تبدیل شده بود، او در حالی که دستانش را بالای سرش بلند می‌کرد غرش کرد. انگشتانش را طوری در هم می‌کرد که دست‌هایش چیزی شبیه به توپ می‌شد و بدون اینکه اصلاً عقب بماند، مستقیماً به سر جانور می‌کوبید! بووووم!! سر کرگدن جهش یافته سرانجام باز شد و اگرچه به طور کامل منفجر نشد، اما حروف سبز رنگی که در...