جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس
قسمت: 717
فصل ۷۱۷: شمشیری از آسمان
شاهین خیلی بزرگی بود. آن احتمالا بزرگترین پرندهای بود که کانگ لان و هر انسان دیگری تا به حال با چشمان خود در دنیای واقعی دیده بود.
طول بالهایش بیش از سی متر و قدش حدود ۳۰ تا ۴۰ متر بود. بدنش با پرهای نقرهای رنگی پوشیده شده بود که مانند جواهراتی گرانبها در زیر پرتوهای ضعیف نور خورشید و تابش رعد و برقی که آسمان شب را روشن میکرد، میدرخشیدند. با این حال، نه هیکل غول پیکر و پرهای درخشانش و نه پنجههای زمردی رنگش، هیچکدام بیشتر از چشمان طلایی درشتش که به مانند چشمان جغد بودند، توجه کانگ لان را جلب نکرد.
مغز کانگ لان درحالی که احساس میکرد مرگ درست بیخ گوشش است، از وحشت یخ زد، با این حال، بدنش که در بدترین محیط ها و دهها هزار دعوا آموزش دیده بود، خود به خود واکنش نشان داد. او قدمهایش را متوقف کرد و به جای اینکه به زامبی مرتبه دوم نزدیک شود، به زمین زیر پایش لگد زد، به عقب پرید و سعی کرد فاصله بگیرد.
در همان لحظه بود که شاهین نقرهای حمله کرد.
با این حال در یک حرکت رو به عقب، چشمان کانگ لان با دیدن درخشش چشمان طلایی شاهین در ارتفاع بیش از ۵۰۰ متری، از ترس لرزیدند. دو چشم شاهین مانند فانوس میدرخشیدند و در وسط آسمان مانند دو خورشید کوچک فوقالعاده درخشان و زیبا خودنمایی میکردند. اما کانگ لان اصلا از این منظره زیبا خوشحال نبود.
ووش! وووش!
(صدای پرزدن پرندهی غول پیکر در آسمان)
دقیقا همانطوریکه که کانگ لان انتظار داشت این اتفاق افتاد. این نوع تصویر حتی در فیلمها هم بسیار عادی بود، دو پرتو نور درخشان که شبیه به پرتوهای لیزر بودند، از دو چشم شاهین نقرهای بیرون زدند حتی با اینکه کانگ لان داشت عقبنشینی میکرد، اما درک اینکه این موجود مسیر حرکت و سرعتش را زیر نظر دارد و حرکت بعدیاش را پیشبینی میکند، اصلا سخت نبود. او میدانست که شاهین در لحظهی بعدی دقیقاً در جایی که او خواهد بود، ضربه میزند.
درست زمانی که نزدیک بود کانگ لان توسط پرتوهای شاهین نقرهای آسیب ببیند، حفاظ طلایی رنگی در اطراف بدنش ظاهر شد.
بَنگ!
(صدای انفجار)
حفاظ طلایی تنها برای یک ثانیه توانست مقاومت کند و سپس تکهتکه شد. با این حال، قبل از آنکه پرتوهای درخشان بتوانند به او آسیب برسانند، مجددا حفاظ طلایی دیگری در اطراف کانگ لان ظاهر شد و از او محافظت کرد.
بَنگ!
حفاظ دوم نیز تخریب شد و دو زنگ برنزیای که در بالای سر کانگ لان شناور بودند و او را از خطر محافظت میکردند، به داخل کیفش بازگشتند.
اگرچه این دو جسم هر کدام فقط یک ثانیه مقاومت کردند، اما این دو ثانیه زمان کافی بود تا کانگ لان مسیر حرکت خود را تغییر دهد و از محل خطر دور شود. با این حال، بدترین چیزی که ممکن بود اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد.
ناگهان زامبی مرتبه دوم قهقههای زد《هاهاهاها》 چرا که میدید که پیش از آنکه زن انسانی بتواند حرکتی بکند، پرتوهای طلایی لیزر به زمین برخورد میکردند و گودالهای عمیقی را در مقابلش حک میکردند. زامبی مرتبه دوم در حالی که سعی میکرد سمی را که از داخل به او حمله میکرد سرکوب کند، به تمسخر گفت: «آهای انسان، من قبلاً با این قضیه دست و پنجه نرم کردم، پس خیلی بهش فکر نکن!»
کانگ لان با جدیت تمام و در حالی که دانههای کوچک عرق صورتش را در برگرفته بودند، سعی میکرد از دو پرتو لیزر طلایی که او را تعقیب میکردند دور شود. او صدای فریادهای تکامل دهندگان روح را در حالی که از نگرانی فریاد میزدند، میشنید. اما اکنون زمانی برای آنها نداشت زیرا بهنظر میرسید که چابکی او برای رقابت با مهارت جادویی یک موجود مرتبه دوم کافی نبود.
درست زمانی که او در خطر واقعی قرار داشت، کانگ لان احساس کرد که بدنش بسیار سبکتر از قبل شده است و جریان الکتریکی دلپذیری از تمام سلولهای بدنش عبور میکند. در همان لحظه متوجه شد که آمار چابکی و بقیهی آمارهایش بهطرز فوقالعادهای افزایش یافته اند.
«ممنون رهبر عزیزم!» کانگ لان نتوانست جلوی لبخند کم رنگی که بر روی لبانش ظاهر شده بود را بگیرد زیرا متوجه شد که این نتیجهی اثر نجاتدهنده فالوور وفادارش است.
بَنگ!
کانگ لان با تمام قدرتش به زمین لگد زد و با استفاده از آمار افزایش یافته، با سرعت حرکتی جدید، از دو پرتو لیزر طلایی رنگ دور شد و آنها را بیشتر و بیشتر پشت سر گذاشت.
«هان؟»
زامبی مرتبه دوم وقتی زن انسانی را در حال پرواز تماشا کرد، خندهاش متوقف شد و چشمانش از تعجب گشاد شدند.
«چی شد؟» زامبی گیج شده بود اما هرچقدر به آن فکر کرد نتوانست جوابی پیدا کند.
شاهین غول پیکر بعد از ایجاد دو خندق عمیق و بلند به عمق بیش از ۴۰۰ متر، به ناچار نیروی حملهاش را کاهش داد، زیرا زن انس...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی
