NovelEast

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 729

تنظیمات

فصل ۷۲۹: جنگ گسترده چند روزه (قسمت ۱)

بینگشو و گابلین بهشدت، زمانی که بدن بای زِه‌مین به طور ناگهانی قبل از تیراندازی به سمت دیگری متوقف شد، به همان اندازه شگفتزده شدند. گویی همهچیز در مورد بای زِه‌مینی که پس از حمله فیزیکی کامل از طرف گابلین مرتبه سوم به پرواز در آمده بود، یک دروغ بوده، یک توهم!

'معنی همه‌ی اینها چیه؟ از کی بای زِه‌مین پرواز را یاد گرفت؟ علاوه بر این، آن لایه طلایی که استخوانهای او را پوشانده بود، چه بود؟'

ذهن او از نبرد بزرگی که به تازگی تجربه کرده بود خسته شده بود و آمار او به دلیل تلاش زیادی که برای بیش از نیم ساعت انجام داده بود به میزان قابل‌توجهی کاهش یافته بود، بنابراین، او حتی به ثانیههای سپری شده توجه نکرد وگرنه او قبلاً به نبرد می‌پیوست، حتی اگر این به معنای نادیده گرفتن بقای خودش بود.

بای زِهمین دندانهایش را به هم فشار داد و دستکاری خون را به طور مداوم فعال نگه میداشت. دردی که او احساس می‌کرد واقعاً فرای تحمل انسان بود، بخش بزرگی از گوشت بازوی چپش از بین رفته بود و برخی از ماهیچههایش تکهتکه شده بودند. او تقریباً شصت درصد قدرت آن بازو را از دست داده بود.

بای زِه‌مین می‌توانست احساس کند که پس از حمله‌ی مستقیم گابلین مرتبه سوم صدمات قابل‌توجهی را متحمل شده.

بای زِهمین مطمئن بود که اگر او مهارت پوست نقره‌ای را به مرحله بعدی تکامل نمی‌داد، حمله‌ای که به تازگی دریافت کرده به او اجازه نمی‌داد برای مدتی طولانی حرکت کند. او حتی ممکن بود با توجه به تکان شدید اندامهای داخلی خود مرده باشد.

گابلین ماده از قبل چشمان قرمز خونی داشت، چون می‌دید که انسان نر هنوز نمرده. این انسان یک حمله تمام عیار از یک گابلین برتر را به طور مستقیم دریافت کرده بود، اما هنوز زنده بود و نیت نبردش مانند آتش لحظه به لحظه قویتر میشد!

گابلین برتر گابلینهایی هستند که با مهارتهای جانوران نوع زمینی که در قدرت صد درصد تبحر داشتند سنجیده میشدند، اما چنین گابلین قدرتمندی تنها با یک ضربه سلاخی شد و حتی نتوانست به طرف مقابل آسیب جدی برساند!

«هزار رعدوبرق درخشان.» گابلین ماده وقتی متوجه شد که دوباره هدف قرار گرفته است، جیغ کشید و عصای استخوانی خود را تکان داد.

دفع کردن یک مهارت قدرتمند عاملی نجات دهنده برای جادوگرانی مانند او بود، اما این مهارت پنج دقیقه زمان خنک شدن داشت، بنابراین نمی‌توان بلافاصله دوباره از آن استفاده کرد.

همزمان با به وجود آمدن چندین رعدوبرق بنفش در آسمان و هدف قرار دادن بای زِهمین، چهار نفر از گابلین‌های کشتی هوایی توپهای خود را قبل از شلیک پر سروصدا به سمت مسیر تقریبی او نشانه گرفتند.

علی‌رغم درد، بای زِهمین خودش را مجبور کرد ادامه دهد. هنگامی که آسمان غرش کرد، مهارت احساس خطر فوراً به او هشدار داد و زِه‌مین حتی لحظهای درمورد فعال کردن مهارت دستکاری جاذبه سی برابری خود تعلل نکرد.

بنگگ..!

بدن بای زِه‌مین بلافاصله شروع به سقوط کرد و به ازای هر چند متری که از آن عبور می‌کرد، انفجارهای کوچکی ایجاد می‌شد. او احساس کرد که حملات توپهای جادویی از فاصله بسیار نزدیکی عبور می‌کنند و وقتی متوجه شد که با موفقیت توانسته از آنها اجتناب کند نفس آرامی کشید.

با اینحال، بدترین اتفاق هنوز در راه بود.

به طور ناگهانی، بدن بای زِهمین درحالیکه دستکاری گرانش را غیرفعال می‌کرد، از سقوط بازماند. بای زِهمین مانند فنری که نوعی تکان دریافت می‌کرد، دوباره به آسمان پرتاب شد و در کسری از ثانیه صدها متر اوج گرفت و چشمانش به گابلین دوخته شد. او برلیش بزرگ‌ترین تهدید در کنار کشتیهای هوایی بود، و او نیاز داشت تا آن گابلین را از بازی خارج کند.

در همان لحظه بود که یک زنجیرهی ضخیم ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی