جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس
قسمت: 737
فصل ۷۳۷: معرفی لیلیث به خانوادهاش (قسمت ۱)
پس از شکست دادن گابلینها، هنوز کار زیادی برای انجام وجود داشت، اگرچه جنگی که در آن اسلحهها چرخ میزدند بود و خون در همه جا میریخت، به پایان رسیده بود، وظایف بسیاری وجود داشت که باید در اسرع وقت انجام میشد..
اولا، اجساد گابلینهای طبقه بندی نشده باید جمعآوری و سوزانده میشد. کل میدان نبرد باید پاکسازی میشد. رها کردن اجساد در فضای باز نه تنها مطمئناً جانوران جهش یافته بیشماری را جذب میکند، بلکه میتوانست باعث تولد طاعون جدیدی شود. کم نبود که بشر بر اثر طاعون در آستانه نابودی قرار گرفت و مرگ سیاه معروف گواه این موضوع بود.
دوما، اجساد مرتبه اول، مرتبه دوم و گابلینهای مرتبه سوم باید به انباری برده میشد که در آنجا تیمی که مسئول استخراج خون تا جای ممکن است بتوانند آن را فیلتر کنند. به هر حال، با وجود اینکه هیچکس گوشت گابلین را نمیخورد، خون گابلینهای مرتبه اول، دوم و سوم مزایایی برای جسم انسانها دارد و تکامل دهندگان روح از نوشیدن آن فواید موقتی دریافت میکنند.
ناگفته نماند که از خون این نوع موجودات میتوان برای تهیه دم کردههای کوچک استفاده کرد. تاکنون، تیم توسعه معجون که بای زهمین در پایگاه خود داشت، موفق شده بود چندین گیاه جهش یافته را پیدا کند که همگام سازی خوبی با خون گابلینها داشتند و مزیت معجونها را کمی افزایش میدادند یا زمان اثر معجون را طولانیتر میکردند.
در واقع، حیف شد که جنگ علیه گابلینها بیش از حد خود به خود و بدون هشدار اتفاق افتاد. همچنین حیف شد که بای زهمین هنوز رهبر رسمی بازماندگان و جنگندههای پایگاه نبود وگرنه میتوانست دستور تولید چندین دمنوش را از قبل صادر کند و از سردردهای بیشماری جلوگیری کند.
ثالثاً، از غنایم به دست آمده از جنگ یک حساب درست تهیه کردن که این احتمالاً موضوعی است که بیشترین کار و زمان را میگیرد.
در طول جنگ قبلی، انسانها موفق شدند چند صد گوی گنجینه و حداقل دو یا سه میلیون سنگ روح به دست آورند. حتی اگر بیشتر سنگهای روح همگی طبقهبندی نشده بودند، این سنگهای روح برای پیشبرد فوقالعاده فرهنگ حزب و همچنین حفظ حلقههای جادوی آینده خدمت کنند.
سرانجام، بای زهمین نیاز داشت که کنترل حزب را که در حال حاضر به عنوان رنسانس چین شناخته میشود، در دست بگیرد و این حزب را با حزب حاکم خود ادغام کند.
خوشبختانه اکثر این وظایف نیازی به انجام توسط خود بای زهمین نداشت. اینها مزایای داشتن یک حزب بود که از او حمایت میکرد. او فقط نیاز داشت که بعداً گزارشها را بخواند و در مورد برخی چیزها تأیید یا تکذیب خود را اعلام کند، فقط همین.
…
یک روز پس از جنگ علیه گابلینها.
«در طول جنگ قبلی، ما در مجموع ۷۳۲ تکامل دهنده روح را از دست دادیم و ۲۱۰ نفر از آنها آسیب دیدند که احتمالاً تا پایان عمر دیگر نتوانند در جنگی شرکت کنند. مگر اینکه گنجی پیدا کنیم که بتواند برای آنها اندام جدیدی به وجود بیاورد.»
«در مجموع ۶۳۴۹ سرباز بر اثر حمله تیرهای استخوانی و سنگهایی که گابلینها به سمت دیوارها پرتاب کردند جان خود را از دست دادند و ۷۴۱۸ سرباز زخمی در ابعاد مختلف متحمل شدند که در حال حاضر به آرامی در حال بهبودی هستند. با این حال، تخمین زده میشود که حداقل ۲۰٪ از آنها ممکن است نتوانند در آینده به میدان جنگ بازگردند.»
«در مجموع ۱۹ تانک جنگی در طول نبرد قبلی منهدم شد که ۱۲ تانک دیگر قابل استفاده نیستند در حالی که ۷ تانک دیگر قبل از اینکه بتوانند به میدان نبرد بازگردند نیاز به تعمیر دارند. از ۲۰ فروند هلیکوپتر جنگی، ۱۴ فروند در طول جنگ منهدم شدند و بیشتر آنها در رویارویی با زپلینهای دشمن منهدم شده اند.»
«ما تقریباً ۳۹۰ وسیله نقلیه نظامی را با سلاحهای نصب شده بر روی آنها رو از دست دادیم که هیچ یک از آنها قابل استفاده مجدد نیستند. علاوه بر این، حدود ۲۰ درصد از ناوگان مکانیزه رو که برای هل دادن دشمن در نظر گرفته شده بود، از دست دادیم. مصرف کل مهمات هنوز در حال تجزیه و تحلیل است، اما تاکنون میدانیم که تقریباً ۳۰ درصد از کل گلولههای مهمات در تسلیحات پایه مصرف شده است.»
«بر اثر برخی حملات سرگردان، در مجموع ۱۰۲ نفر از بازماندگان جان خود را از دست دادند، ۱۲ نفر مجروح شدند، بیش از ۲۰۰ خانه ویران شد و...»
در خانه خانواده وو، بای زهمین روی یکی از کاناپههای بزرگ اتاق نشیمن نشسته بود و به گزارش وو یی جون خوشپوش گوش میداد که لباس زرد زیبایی پوشیده بود که بر اندام او تأکید میکرد و فقط تا بالای زانو او را پوشانده بود. او در کنار او نشسته بود و عطر شیرین بدنش به بای زهمین کمک کرد تا وقتی به اخبار بد گوش میداد، احساس آرامش بیشتری کند. در پایان روز، همه چیز درباره سود و زیان جنگ نبود.
تنها پس از قضاوت در مورد ضررها و سودها است که بای زهمین قادر خواهد بود ارزیابی کند که آیا انسانها بیش از آنچه به دست آورده اند از دست داده اند یا بیشتر از آنچه که از دست دادهاند به دست آورده اند.
به غیر از وو یی جون و بای زهمین، افراد دیگری نیز در اتاق بودند. سان لینگ، وو که کیان، شانگوان بینگ شو، چن هه، فنگ هونگ، فنگ تیان وو، تنگ هوا، لیانگ جینگ، بای دلان، ایونجلین، سای جینگ یی، نان گونگ لینگ شین، ژونگ ده و…. در واقع، اگرچه اتاق نشیمن خانه وو بزرگ بود، اما با توجه به اینکه بیش از ۳۰ نفر در آنجا بودند، کمی کوچک به نظر میرسید.
اکثر آنها به طور طبیعی ایستاده بودند، اما هیچ یک از آنها شکایت نکردند، هرچند که همه آنها از شخصیتهای مهم در طول جنگ قبلی بودند. صرف نظر از اینکه آنها قدرتمند بودند یا تکامل دهندگان روح شجاع، صرف نظر از اینکه فرماندهانی با ایدههای درخشان یا توانایی عالی در واکنش به شرایط مختلف بودند. همگی حق حضور در این گردهمایی را به دست آورده بودند.
بای زهمین جلو آمد و سه آب نبات را که به خوبی پیچیده شده بودند، برداشت و داخل یک ظرف شیشهای در انتظار برداشتن بود. آنها را یکی یکی باز کرد و یکی را به سه دختر بچه کوچولویی که از شمال تا این مکان همراهش بودند، داد.
لو نی...