فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 823

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل 823 دومین شاهدخت به خط مقدم می‌رسد
چند دقیقه از وقتی که بای زه‌مین و لیلیث آخرین سخنانشان را گفته بودند و به سکوت فرورفته بودند، می‌گذشت.
هر دوی آن‌ها چشمان خود را بسته بودند و صرفا از شنیدن آوای صداهایی که از دور می‌آمد یا صدای قدم‌های سربازان و اسب‌های جهش یافته، لذت می‌بردند. گاهی سکوت سخنران بهتری از کلمات بود، زیرا بسیاری از اوقات فقط سکوت می‌توانست به ما اجازه دهد آنچه را که گوش‌ها قادر به بیان آن نیستند، با قلب احساس کنیم.
زه‌مین می‌توانست قدردانی لیلیث را که در هوا شناور بود، احساس کند، همانطور که لیلیث می‌توانست محبت و عشق زه‌مین را احساس کند. در مورد اینکه چرا لیلیث از بای زه‌مین سپاسگزار بود، این بود که لیلیث می‌دانست که زه‌مین دلیل را می‌داند، اما برای اجتناب از مطرح شدن موضوعی که احتمالاً سر زخم‌های قدیمی را باز می‌کرد، چیزی نگفت.
گویی که آن را برنامه‌ریزی کرده باشند یا گویی که قصد یکدیگر را احساس کرده باشند، بای زه‌مین و لیلیث همزمان چشمان خود را گشودند.
زه‌مین با لبخند کمرنگی آهسته گفت: «خب، بیا به نگاه کردن به اینکه این بابا چی به دست آورده، ادامه بدیم.»
«باشه بابا زه‌مین.»
چشمان بای زه‌مین برق زد و سرش را آنقدر سریع بلند کرد که برای لحظه‌ای لیلیث شک کرد که مگر او چند امتیاز در چابکی دارد!
زه‌مین با چشمانی گشاد پرسید: «تو... چی گفتی؟» 
لیلیث لب‌هایش را کمی غنچه کرد و با صدایی معصوم گفت: «حداقل برای چند دقیقه قبول می‌کنم لیلیث کوچولوی تو باشم.»
چشمان زه‌مین این بار دوباره و درخشان‌تر از قبل برق زد و با صدایی گرفته گفت: «لیلیث کوچولو، اگه تو تخت همچین صدام می‌کردی، این بابا مطمئنا خوب مراقبت بود، بدون اینکه لازم باشه رنج بکشی.»
گوشه دهان لیلیث در حالی که به او خیره شده بود، چند بار تیک زد: «... تو نسبتا منحرفیا، نه؟»
«آره هستم.» زه‌مین بدون معطلی با موافقت سری تکان داد.
«... انقدر با افتخار نگو اینو.»
بای زه‌مین در حالی که خنجر بنفش رنگ را برمی‌داشت، گفت: «حقیقت که توهین نیست.»
ضوابط سلاح بلافاصله در شبکیه‌ی چشمش درخشید.
-----------------------
[دندان نیش پژواک فاسد شده (گنجینه‌ی درجه‌ی حماسی): خنجری که زمانی یک وسیله‌ی رتبه شش با آگاهی کودک بود. پس از مرگ به کاربرنده‌ی اصلی آن و گم شدن آن برای بیش از صد هزار سال، ثبت روح آن را برداشت، اما آگاهی کودک از بین رفته بود. پس از تبدیل آن به گنجینه و با وجود از دست رفتن قدرتش، رتبه‌اش شایسته‌ی بودن یک گنجینه‌ی حماسی است.]
[آمار: چابکی +200، قدرت +200، استقامت +200، سلامت +50، جادو +100.]
[حمله‌های فیزیکی معمولی که با نیش پژواک فاسد انجام می‌شوند، احتمال صددرصدی دارد که خون دشمن را پس از تماس خنجر با پوست و گوشت، دچار زنگ زدگی کند. اگر دشمن دارای پادزهری از رتبه‌ی چهار یا بالاتر نباشد، زنگ زدگی در سراسر بدن دشمن پخش می‌شود و اعصاب را فلج می‌کند و در نهایت به مرگ منجر می‌شود. توجه: فقط روی دشمنان زیر سطح کاربر کار می‌کند.]
[هر 3 ثانیه یک بار، مهارت پیوست شده‌ی «پژواک»، به طور خودکار در نبرد فعال می‌شود و تا زمانی که زره در منطقه مورد حمله به 8000 امتیاز یا بیشتر در دفاع فیزیکی نرسیده باشد، به طور موثری دفاع دشمن را نادیده می‌گیرد و منجر به حمله‌ی مستقیم به بدن دشمن می‌شود.]
-----------------------
بای زه‌مین با دیدن قدرت وحشتناک خنجر در دستانش و با وجود اینکه قبلاً سوابق آن را بررسی کرده بود، نتوانست که آهی نکشد.
«این اولین گنج از درجه‌ی حماسی هستش که دیدم که برای نبرد باشه، و باید بگم که واقعاً وحشتناکه. این خنجر به تنهایی به کسی که اون رو در چنگش داره، انقدر آمار و حالات محالی می‌ده که یه انسان سطح یکِ معمولی به راحتی می‌تونه شروع کنه به سلاخی تکامل‌دهندگان روح از مرتبه‌ی اول.» بای زه‌مین همانطور که می‌گفت، با حیرتی طولانی با خنجر بنفش بازی می‌کرد: «علاوه بر این، دو مهارت خودکاری که این سلاح داره، واقعاً برای هر دشمنی وحشتناکه. جای تعجب نداره که چطوری قاتل سایه تونست با وجود اینکه زرهم عملا هیچ آسیبی نمی‌دید، بهم صدمه بزنه.»
لیلیث با آرامش اشاره کرد: «این سلاح خوبیه، اما خوب نیست که بیش از حد به گنجینه‌های ثبت روح اعتماد کنیم. در آخر، گنجینه‌ها در نهایت برامون بی‌فایده می‌شن و اگه دشمنانمون موفق بشن که ما رو از اون‌ها دور کنن، آمار و وضعیتمون به شدت نزول می‌کنه. البته، این به این معنا نیست که نباید ازشون است...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی