فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 835

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل ۸۳۵: آمادگی برای آخرالزمان «قسمت ۲»
 
 
 
 
پادشاهی گیلز در یک هفته گذشته با جسارت و قاطعیت عمل کرده بود. آن‌ها حتی لحظه‌ای در ارسال پیام تسلیم به تمام پادشاهی‌های جهان تردید نکردند، گویی هیچ ترسی از عواقب چنین اقدامی نداشتند. حتی پادشاهی‌های متحدشان و پادشاهی پرالان هم از این پیام در امان نماندند! 
بااین‌حال، در کمال شگفتی و ناباوری همه موجودات دنیای آخرالزمان، چه انسان و چه غیرانسان، پادشاهی گیلز با نشان دادن توانایی خود در انجام اقداماتی مثل ورود بی‌درنگ به جنگ، دهان بسیاری را بست و لبخندهای تحقیرآمیز را از چهره‌ها پاک کرد. 
شکست در غرب، مقاومت سرسختانه در شمال، و درهم ‌شکستن دشمنان در شرق. حدود هفت روز از آغاز جنگ گذشته بود و در این مدت، چندین جبهه نبرد شکل گرفت، اما گیلز در هیچ‌یک از این جبهه‌ها شکست نخورد. حتی نیروهایی که تحت فرمان شاهدخت اول، الیس، دومین نابغه برجسته گیلز، بودند، موفق شدند ارتشی را که بیش از دو برابر تعدادشان بود، عقب برانند. 
البته، نگاه همه به‌ویژه به جبهه شرقی دوخته شده بود، جایی که درخشان‌ترین ستاره این لحظه، یعنی بای زه‌مین، ارتش متحد را رهبری می‌کرد. این ارتش از سربازان اصلی پادشاهی گیلز، سربازان پادشاهی شکست‌خورده کراپ، تکامل‌یافته‌های روح از پادشاهی فروپاشیده میستون، و سربازان پادشاهی دازیا که تصمیم به پیوستن به گیلز گرفته بودند، تشکیل شده بود. 
به‌زودی، اخباری که تمام پادشاهی‌های جهان را در حالت آماده‌باش قرار داد، از جنوب‌شرقی دنیای آخرالزمان پخش شد.
 
«یه حرکت بزرگ تو جنوب!» 
«سربازای متحد گیلز امروز صبح زود شهر دِرنه رو به سمت جنوب ترک کردن و انگار ۶۰ درصد از مردم پادشاهی شکست‌خورده میستون هم دارن دنبالشون می‌رن!» 
«چی؟! کی تو این موقعیت جنگی همچین حرکت دسته‌جمعی‌ای رو دستور داده؟!» 
«ای احمق! ژنرال ارشد گیلز تو جبهه شرقی، بای زه‌مینه، یادت رفت؟ نابغه‌ای که حتی قاتل سایه رو نابود کرد، با اینکه فقط تو سطح ۵۰ئه، حتماً دلایل خودش رو برای این کار داره.» 
«شاید درست باشه، ولی... لعنتی، چطور می‌خوان بیشتر از یه میلیون نفر رو جابه‌جا کنن؟ عبور دادن این همه آدم از جنگل، اونم با تکامل‌یافته‌های معمولی و آموزش‌ندیده، کار آسونی نیست... به‌خصوص که تو اون جنگل‌ها دشمنای قدرتمندی زندگی می‌کنن که هر لحظه ممکنه حمله کنن.» 
«تنها چیزی که الان می‌دونیم اینه که بای زه‌مین به سربازاش دستور داده از ده‌ها هزار سنگ روح مرتبه اول برای نظم دادن به ارابه‌های جادویی استفاده کنن. برای اینکه جابه‌جایی مردم به جنوب سریع‌تر بشه، نصف موجودات رام‌شده رو هم برای کمک به ضعیف‌ترا آماده کرده تا بتونن با سرعت ارتش همراه بشن.» 
«... بی‌خیال، ما هیچ‌وقت نمی‌تونیم ذهن کسی رو که تو یه دنیای کاملاً متفاوت از ما زندگی می‌کنه درک کنیم. دست‌کم می‌تونیم مطمئن باشیم که بای زه‌مین قصد آسیب زدن به مردم پادشاهی شکست‌خورده رو نداره، وگرنه این همه منابع رو یه‌جا خرج نمی‌کرد.» 
«با این‌حال... عجیب نیست که گیلز یهو ارتشش رو عقب کشیده، درست وقتی پادشاهی آسالیوم هم نیروهای مرزیش رو جمع کرده؟ هر جوری نگاه کنی، الان وقت خوبی برای حمله بود. تازه، انگار بای زه‌مین عجله داشت که از یه چیزی فرار کنه.» 
«بیا صبر کنیم و ببینیم، ف...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی