فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 837

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
چپتر 837 : سومین آخرالزمان: تولد گنجینه درجه افسانه­ای

 
 
 
«من اول می‌رم.» پادشاه گیلز با چهره‌ای جدی این را گفت و قبل از اینکه کسی بتواند چیزی بگوید، بدنش به یک فلش نور سفید تبدیل شد و در عرض چند ثانیه بین ساختمان‌های شهر ناپدید شد.
 ناخودآگاهانه یا نه، پس از اینکه پادشاه فیلیپ به سمت شمال‌شرقی حمله کرد تا با اورکی روبه­رو شود که بیش از 70 متر قد داشت و پوستش مانند یشم کاملاً سبز بود، چشمان همه به بای زه­مین افتاد.
در مورد بای زه­مین، او به جهت شمال‌غربی نگاه می‌کرد جایی که دومین موجود غول­پیکر از آنجا نزدیک می‌شد.
لیام با دیدن اینکه او ساکت است، به موجود اشاره کرد و به سرعت گفت: «بای زه­مین، اون رهبر جانوران جهش‌یافته بخش جنوبی جهانه. برعکس نژاد شیاطین، جانوران جهش‌یافته و نژادهای دیگه از این نظر شبیه ما انسان‌ها هستن که به نوعی از رهبر متفاوتی بسته به موقعیت یا محل تولدشون پیروی می‌کنن. همین امر در مورد اورک سبزی که اعلی­حضرت فیلیپ برای مقابله با اون رفتن هم صادقه.»
بای زه­مین سر تکان داد و ناخودآگاه احساس آرامش بیشتری کرد وقتی فهمید که آن دو موجود غول­پیکر عادی نیستند، بلکه رهبران قلمروهای خود هستند. اگر آن دو موجود رتبه سوم پیش­غذا بودند، بای زه­مین امیدوار بود که با رهبر واقعی روبه­رو نشود.
«در این صورت، من قبل از شما میرم.» او این را گفت و سپس زیر لب زمزمه کرد: «فلش صاعقه سرخ.»
هم­زمان با ظاهر شدن ده‌ها فلش صاعقه مار مانند در اطراف بدنش و ترکیدن آرام آن‌ها که با درخشش سرخ‌رنگ خود محیط را روشن می‌کرد، صدای شیرین سرافینا در کنارش شنیده شد.
«چابکی فانتوم.»
بای زه­مین بلافاصله جریان گرمی از قدرت جادویی و مانا را احساس کرد که به سیستمش هجوم می‌آورد، بدنش را تغذیه می‌کرد و آن را بیشتر به جلو می‌راند. هم­زمان، پیامی از ثبت روح در چشمانش چشمک زد.
[کشیش جهانی سرافینا دی­گیلز یک مهارت تقویت‌کننده را روی شما استفاده کرده است. برای 20 دقیقه آینده، آمار چابکی شما +120 امتیاز افزایش می‌یابد.]
با این­حال، این تمام ماجرا نبود، زیرا با ادامه بیرون آمدن صدای شیرین سرافینا از لب‌های صورتی‌اش، پیام‌های سبز رنگ در چشمان بای زه­مین متوقف نشد.
 
«توان جانوری.»
[کشیش جهانی سرافینا دی­گیلز یک مهارت تقویت‌کننده را روی شما استفاده کرده است. برای 20 دقیقه آینده، آمار قدرت شما +120 امتیاز افزایش می‌یابد.]
«خستگی ناپذیر.»
[کشیش جهانی سرافینا دی­گیلز یک مهارت تقویت‌کننده را روی شما استفاده کرده است. برای 20 دقیقه آینده، آمار استقامت شما +120 امتیاز افزایش می‌یابد و مصرف 20% کاهش می‌یابد.]
 
بای زه­مین با افزایش شدید سه آمار طبیعی خود، تقویت قدرت زیادی را احساس کرد. او کمی چرخید تا به سرافینا نگاه کند، اما با توجه به شرایط، فرصتی برای تحسین مهارت‌های چشمگیر...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی