تونل های دانجن خیلی درهم بود، به طوری که تو یک مسیر به یه دره می‌رسیدی که پایین یه مسیر دیگه هست.
جی هو خیلی آروم از به تونل که بالای محل مبارزه بود نگاه کرد.
"این آدمای قوی برای چی اومدن اینجا؟
همشون بالای سطح چهل هستن، نه اگه یکی مثل اون اسکلت ها که سرباز عادی دانجن حساب میاد پس باید انتظار داشته باشم افراد بالای ۲۰۰ هم تو دنیای بیرون باشه.
فعلا بزار دنبالشون کنم ببینم چکار میکنن."
‌
وقتی اسکلت ها مردن و آدم ها دور شدند رفت تا حیات اسکلت هارو جذب کرد.
‌
<سطح شما افزایش یافت، ۱۲ >
"بهتره برم دنبالشون و هیولا هایی که کشتن رو جذب کنم، اینطوری با جذب هیولاهای قویتر راحت سطح بالا میبرم."
‌
<سطح فعلی: ۱۹>
‌
"مثل این که به باس دانجن رسیدن، پس این اسکلت رییس دانجنه؟ سطحش بالای پنجاهه ولی مقابل اون هفت تا انسان نمی‌تونه ببره.
اگه حیات اونو جذب کنم سطحم خیلی بالا میره، ولی اگه فرصت گیر بیارم که انسان هارو هم جذب کنم خیلی خوب میشه."
‌
جی هو خیلی آروم از پشت تخته سنگ مبارزه رو نگاه کرد، مبارزه سختی بود و در آخر فقط دونفرشون به سختی زنده موندن.
"الان وقتشه."
جی هو سریع شمشیرش رو برداشت و از پشت با یه حرکت سریع یکیشون رو کشت.
‌
جنگجوی که همراه اون بود و سخت زخمی شده بود فریاد زد"اسکلت حرومی خودم می‌کشمت."
یه گلوله آتش ساخت ولی چون زخمی بود تمام قدرتش رو نداشت.
جی هو شمشیرش رو به سمتش پرت کرد و شمشیر تو گلوی جنگجو فرورفت و کشتش.
"هه هه، چه سود غیر منتظره ای."
بعد شروع کرد به جذب حیات هفت انسان و باس دانجن.
‌
<سطح شما بالا رفت، سطح۳۶ >
<قفل فروشگاه باز شد>
<مهارت جدید خود را انتخاب کنید>
بعد نمایش این ها جلوش چند کارت سیاه ظاهر شد.
"چون به سطح ۳۶ رسیدم باید بشه دوتا انتخاب کنم، پس این و اون"
[۱ـ هاله مرگ: شخص مقابل شما اگر از شما ضعیف تر باشد از ترس و سردی شما نمی‌تواند حرکت کند و نفس کشیدن برایش سخت میشود، اگر از شما قوی تر باشد ده درصد از قدرتش کم می‌شود.
از هاله میتوانید به صورت یک زره استفاده کنید.
۲ـ احضار مرده‌گان: میتوانید اندد هایی با استفاده از انرژی مرگ احضار کنید.
انرژی حیات مرده همان انرژی مرگ است.]
"اوه که انطور، چه جالب.بهتره اول لباس بپوشم برای بیرون رفتن باید شبیه انسان ها باشم."
بعد آن، رفت و لباس مهاجم هارو برداشت و به شنل سیاه هم پوشید تا صورتش معلوم نشه.
وقتی از دانجن خارج شد خودش رو میان دو سخره عظیم دید که هیچ نشانی از زندگی دیده نمی‌شد.
"با توجه به نقشه ای که از اون ها برداشتم تا نزدیک ترین شهر باید دو روز راه باشه."
‌
دو روز بعد، دروازه شهر.
"پس اینجا یه دنیای دیگه هست که با دنیای مدرن ما خیلی فرق داره، اینجا علم خیلی عقبه ولی شاید با جادو بتونن کمی جاشو در کنن.
اول باید اطلاعاتی در مورد این دنیا بدست بیارم.
بهتره برم یه نوشیدنی فروشی."
بعد این که وارد یه ش.اب فروشی شد رو صندلی نشست و کمی پول رو میز گذاشت.
یکی از کارکنان اومد و گفت"مشتری عزیز چی میل دارید براتون بیارم؟"
‌
جی هو چیزی نگفت چون نمی‌تونست حرف بزنه، بعد کمی مکس دستش رو گذاشت رو سکه نقره ای و اون رو جلو هل داد.
‌
"رییس پیش خوب کسی اومدید، اینجا من از همه چی خبر دارم میخواید در مورد چی بپرسید؟
میخواید از پایتخت شروع کنم؟"
‌‌
جی هو سرش رو ت*** داد.
"اخیرا امپراتوری داره کلی جنگجو روح جمع می‌کنه تا دانجنی که تو وسط پایتخت ضاهر شده رو پاک سازی کنه و گنجینه هارو برای خودش بر داره.
درخواست داده که همه جنگجو روح بالای سطح جنگجو پیشرفته جمع شن و بر اساس سطح بهشون پاداش میده.
راستی سطح بندی هم به این شکله.
جنگجو تازه کار، عادی، حرفه‌ای، پیشرفته و اعظم و بعد اون ها به استادی، استاد بزرگ، استاد اعظم، استاد الهی و استاد بهشتی.
حتی افسانه ها میگن سطح جاودان‌هم وجود داره.
راستی چند وقت پیش چند نفر تو سطح پیشرفته رفتن برای پاکسازی دانجن اندد ها."
بعد این وقتی حرف هایش تموم شد سکه رو برداشت و رفت.
"که اینطور پس سطح پیشرفته برابر سطح چهل تا پنجاه هست.
بهتره یه نگاه به فروشگاه بندازم.
سیستم، فروشگاه."
‌‌
<فروشگاه باز شد...>