فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

پروفسور کال

قسمت: 11

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

بخش11

《کارهای عقب افتاده》

مهم نبود "سال" چقدر تلاش می‌کرد تا اتفاقات اخیر پروفسور کال را مخفی نگه دارد، او نمی‌توانست جلوی شایعه پراکنی دانش‌آموزان را بگیرد.

چیزی نگذشت که خبر معجون عناصر پروفسور کال، آوازه دهان همگان شد. آن دانش‌آموزان خوش‌‌شانسی که در کلاس او حضور داشته و این معجون را امتحان کرده بودند، با خوشحالی تمام، دوستان و آشنایان خود را از همترازی عنصر خود مطلع کردند. این باعث شد تا بسیاری از دانش‌آموزان دیگر کلاس‌ها بخواهند این معجون را خودشان امتحان کنند، اما یک مشکلی وجود داشت... در دانشکده هیچ اثری از پروفسور کال نبود!

با آنکه مسئولان آکادمی، مکان اقامت پروفسور را فاش نکرده بودند، اما آن دسته افرادی که از رابط‌های قوی در راس آکادمی برخوردار بودند، سریعاً متوجه محل سکنای پروفسور شدند. از وقتی که همه دانش‌آموزان اتاق پروفسور را پیدا کرده‌اند، لحظه‌ای نبوده که کسی درب اتاق او را نکوبد!

اگر دانش‌آموزان چنین مزاحمتی را برای پروفسور دیگری انجام می‌دادند، اگر آنان مزاحم استراحت بقیه اساتید دانشکده می‌شدند، آن‌ها را به سختی تنبیه‌شان می‌کردند؛ اما پروفسور کال حتی یکبار هم درب اتاق خود را باز نکرده است!

بعضی تصور می‌کنند این به این خاطر است که پروفسور یا به شهر رفته و یا در اتاق خود نشسته و اهمیتی به هیاهوی پشت در نمی‌دهد... البته که همه این حدس‌ها اشتباه است!

پروفسور کال صدها مایل دورتر، در آزمایشگاه زیرزمینی خود قرار دارد. دلیل آنکه او به دانش‌آموزانش فرجه‌ای یک هفته‌ای برای تکمیل پروژه‌شان داده آن بود که او اول بتواند کمی از تاریخ دنیا و آنچه که بر سر مردمش آمده سر در بیاورد و دوم آنکه بتواند مواد و وسایل مورد نیازش را از آزمایشگاهش بردارد.

او از الان به بعد قرار است زمان بسیار کمی را در آزمایشگاه شخصی‌اش بگذراند؛ پس او به اینجا آمده تا هرچه را که لازم دارد بردارد و سپس سیستم دفاعی آزمایشگاه را تقویت کند.

بعد از آنکه او چند شوالیه مرگ را برای حفاظت از پناهگاه زیرزمینی‌اش احضار کرد، تقریباً سه روز بعدی را تنها صرف انتخاب کتاب و جمع‌آوری متون مورد نظر خود کرد. او با اینکار تقریباً نیمی از کتابخانه‌اش را خالی کرد! حال او هر کتابی که در آینده ممکن است به آن نیاز پیدا کند را در انگشترهایش ذخیره کرده.

قدم بعدی، رفتن به سراغ آزمایشگاه اصلی است...

جمع‌آوری وسایل مورد نیاز از آزمایشگاه، آسان‌ترین مرحله کار اوست، چرا که او تقریباً به همه وسایل آزمایشگاهش احتیاج دارد! از چراغ‌های الکلی مختلف گرفته تا وسایل عجیب و غریبی که با آن می‌تواند میزان دقیق جادو را بررسی کند... بعد از آنکه کارش در آزمایشگاه تمام شد، او تنها چیزی که پشت سرش بر جای گذاشته، عنکبوت‌های عصبانی هستند که از خراب شدن لانه‌‌هایشان معترض‌اند...!

حال تنها چیزی که او باید در موردش تصمیم بگیرد، باغ زیرزمینی اوست؛ باغی که از پنجاه هکتار زمین زراعیِ آماده به کاشت تشکیل شده. او نمی‌تواند همینجوری کل این زمین را روی هم تا کند و در جیبش بگذارد! شاید او بتواند آن را در یکی از محفظه‌های جادویی‌اش مخفی کند، اما الان دیگر انگشترهایش تقریباً دیگر هیچ فضایی ندارند و از طرف دیگر، محفظه‌های جادویی دیگری که او به غیر از انگشترهایش دارد، آنچنان شکل عجیب و غریبی دارند که شک بر‌ انگیز می‌شوند...

با پیپی در دست، کال شروع به قدم زدن در باغ خود می‌کند. نور گرم خورشید بر استخوان‌های سفید او می‌تابد. شاید فکر کنید مردگان هیچ یک از حواس انسان‌ها را ندارند، اما اشتباه می‌کنید... مردگان با آنکه حواس پنجگانه‌شان به اندازه افراد زنده قوی نیست، اما آنان همه حس‌ها را می‌توانند تجربه کنند! از گرما و سرما گرفته تا فشار، همه این‌ها چیز‌هایی هستند که مردگان همیشه متوجه آنان می‌شوند. اگر اینطور نبود، آنان ممکن بود ناخواسته به خود آسیب وارد کنند...

کال همینطور که به قدم زدن‌ ادامه می‌دهد، به کنار شاخه گلی زیبا و سر زده از زمین می‌رسد.

گلبرگ‌های آن در مقایسه با بقیه قسمت‌های گیاه، بزرگ‌تر هستند. گلبرگ‌هایی با رنگی به سفیدی استخوان‌های کال و شاخه‌ای به مراتب بلند و طویل. بخش پرچمی آن که درست از میانه گلبرگها خارج شده، طرحی شبیه به ستاره دارد.

کال یکی از پرچم‌های گل را در بین انگشتان استخوانی خود گرفته و آن‌ را فشار می‌دهد. صمغی زرد رنگ از آن خارج می‌شود.

این گل، گیاهی است تقریباً متداول و معمول که به گل فِنوس فلاس و یا گل مردار مرسوم است. این گل در هرجایی که جنازه‌ای افتاده باشد، رشد می‌کند؛ این جنازه مهم نیست متعلق به انسان باشد یا حیوان.

کال برای جمع‌آوری "کود" کافی، دردسر زیادی را متحمل شده است! از آنجایی که این گیاه، مواد مورد نیاز خود را از لاشه در حال فساد به دست می‌آورد، به آن معناست که می‌شود از این گل در ساخت معجون‌های التیام، معجون‌های ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب پروفسور کال را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی