پروفسور کال
قسمت: 66
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل66:
یک مرد به تنهایی نمیتوانست حرکت یک اسب تندرو را متوقف کند، مهم نیست که او چقدر قوی بود. این واقعیت به تنهایی چیزی است که سواره نظام را در میدان نبرد بسیار سودمند کرده است. چهل و نه شوالیه وقتی وارد دروازههای ویران شده روستای سویزی شدند، این را به خوبی میدانستند.
نیزههای کوتاهی را که با تسمههای چرمی ضخیم به زینهایشان وصل شده بود، به آغوش گرفتند. این امر به آنها دسترسی بسیار بیشتری نسبت به زمانی که از شمشیرهای کوتاه خود استفاده میکردند، فراهم میکرد، و با یک سلاح خنجرشکل، احتمال بیشتری وجود داشت که زره بشقابی شکل دشمن را سوراخ کنند. اگرچه آنها خشمگین بودند، اما صدها ساعت تمرینی را که تحمل کرده بودند را فراموش نکرده بودند.
صدای تاختن دهها اسب چیزی نبود که قابل پنهانکاری باشد. معدود شوالیههایی که در میان آوارها جستجو میکردند، به سرعت واکنش نشان دادند و گروه شدند و شمشیرهای خود را از غلاف بیرون آوردند. فاصله بین دو گروه هنوز بسیار زیاد بود، اما با گذشت هر ثانیه به سرعت در حال کاهش بود. شوالیهها که به دلیل ویران شدن ساختمانها پوششی نداشتند، مجبور به درگیرشدن در فضای باز شدند.
فرمانده شوالیهها اولین فردی بود که رسید و به یک شوالیه دشمن ضربه زد. نیزه کوتاه از میان شانه شوالیه عبور کرد و زره و گوشت را بهطور همزمان سوراخ کرد. شش شوالیه دیگر با شمشیرهای بلند خود به اسب فرمانده ضربه زدند و جراحات سنگینی بر اسب او وارد کردند اما نتوانستند سرعت او را کاهش دهند. همانطور که فرمانده به راه خود ادامه میداد، چهل و هشت شوالیه دیگر صفهای ده نفره به خط شده بودند و به سمت شش شوالیه باقی مانده میتاختند.
در حالی که آمادهی مرگ بودند، نیم دوجین شوالیهی مورگانی خود را به صف کردند. هنگامی که سواران در تیررس قرار گرفتند، شمشیرهای خود را به جلو پرتاب کردند و سعی کردند اسبها را قبل از اینکه آنها را زیر پا له کنند، بکشند. چند تا ا...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب پروفسور کال را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی

