صاعقه تنها راه است
قسمت: 128
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
قسمت 128 – لیست تبادل
گراویس هرگز متوجه نشد که آسمان تقریباً کلک او را کند. بهطرز طعنهآمیزی، نیاز شخصی او به روراست بودن با گیلد صاعقه، جان او را نجات داده بود. بنابراین، گراویس به سادگی به زندگی خود در فرقه آسمان ادامه داد.
هنگامی که او به فرقه آسمان بازگشت، بلافاصله درخواست کرد که به لیست تبادل نگاه کند. انجام مأموریتها، ارز قابلمبادلهای را در داخل فرقه آسمان، مانند هر فرقه یا گیلد دیگر، اعطا میکرد. آیا کل شاخه جنوب شرقی فرقه آسمان فقط همین یک سیبر و تکنیک تهذیب متعادل آسمان را داشت؟ البتهکه نه! آنها ثروت زیادی داشتند و انبوهی از چیزهای مختلف را برای مبادله عرضه میکردند.
فرقه آسمان، بدیهی است که ارز معمولی را در ازای منابع خود نمیپذیرفت. انبار آنها از قبل، مملو از طلا و سنگهای انرژی بود. چرا آنها نیاز بیشتری به آن میداشتند؟ افراد باید امتیاز مأموریت را با گنجینهها مبادله کنند. هر مأموریت، تعداد مشخصی امتیاز مأموریت را به خود اختصاص میدهد و گراویس بهتازگی، چهار مأموریت را در آن واحد به پایان رسانده بود.
علاوه بر این، به دلیل تکنیک تهذیب متعادل آسمان، انرژی او در مجموع 30٪ افزایشیافته بود. 2نفر از مجرمان همسطح گراویس بودند، بنابراین هر کدام در مجموع 10٪ از انرژی مورد نیاز فعلی او را برای رسیدن به سطح بعدی را به گراویس دادند. دو نفر دیگر، هر کدام فقط 5% به او دادند. پس از افزودن این 10% به 20%، انرژی مورد نیاز گراویس برای رسیدن به سطح بعدی جمعآوری انرژی 30% کاهش یافت.
اگر گراویس فقط از طریق مدیتیشن در فرقه آسمان تهذیب میکرد، دو ماه زمان نیاز داشت تا به سطح پنجم جمعآوری انرژی برسد. بااینحال، به دلیل 30% انرژی و 1هفته "استراحت"، او فقط باید 1ماه مدیتیشن میکرد تا به سطح بعدی برسد. البته، او ترجیح میدهد در انزوا تمرین نکند، زیرا این باعث افزایش تجربه یا اراده او در جنگ نمیشود.
بنابراین، گراویس به لیست تبادل، نگاه کرد. فرقه آسمان سرشار از گنجینه بود، بنابراین باید چیز جالبی در آنجا وجود میداشت. گراویس دید که میتواند امتیاز مأموریت خود را با سنگهای انرژی مبادله کند. پاداش مأموریتهای جلادی، به قدرت هدف بستگی داشت. کشتن 1نفر در سطح دوم جمعآوری انرژی، به جلاد 100امتیاز میداد و با هر افزایش سطح هدف، مقادر امتیاز، 2برابر شدند.
گراویس درحالحاضر، مجموعاً 1.200امتیاز داشت و نرخ مبادله امتیاز مأموریت به سنگهای انرژی، 25 به 1 بود. اگر گراویس از تمام امتیاز مأموریت خود برای مبادله با سنگهای انرژی استفاده میکرد، 48 سنگ انرژی میگرفت. این معادل 75% انرژی مورد نیاز برای رسیدن به سطح پنج جمعآوری انرژی است. با آن سنگها، گراویس مشکلی برای رسیدن به سطح پنجم جمعآوری انرژی در یک روز نخواهد داشت.
با این حال، قبل از اینکه گراویس تصمیم بگیرد سنگها را بگیرد، به گنجینههای دیگر نگاهی انداخت. گراویس میتوانست تعداد زیادی سلاح و حتی زره ببیند. او هنوز زره خوبی در این جهان پایین ندیده بود، اما آنها بهطور قطع وجود داشتند. هرچه نباشد زرهها یک دفاع منطقی در برابر سلاحها بودند. البته به دلیل نیاز بیشتر به مواد، زرهها گرانتر از سلاحها بودند.
گراویس، درحالحاضر فقط میتوانست یک زره از این لیست را بخرد، اما این زره تکی، بسیار باورنکردنی بود. این توانایی را داشت که هر عنصری را در سطح پنجم یا پایینتر باطل کند. از آنجایی که اکثر مردم تقریباً همیشه روی یک عنصر تمرکز میکردند، مقاومت عنصری آنها در برابر عناصر دیگر اساساً صفر بود. یک مرید گیلد آتش در سطح دوم اگر با یکی از حملات مبتنی بر آتشش به او ضربه بزند، میتواند بهشدت به گراویس آسیب برساند، حتی اگر گراویس در سطح چهارم باشذ.
گراویس مدتی به زره فکر کرد. در مبارزه تنبهتن، این زره بیفایده خواهد بود زیرا تنها حریفان معمولی در سطح هفتم یا حریفان برجسته در سطح ششم همتای او بودند. زره در این مورد کمک چندانی نخواهد کرد.
بااینحال، برای دعواهای گروهی فوقالعاده مفید بود. گراویس به نبرد روی درخت فکر کرد. مقاومت در برابر صاعقه برای گراویس مشکلی نبود، اما او مجبور شد برای مبارزه با گیلد آتش به تاکتیکهای چریکی متوسل شود. اگر او آن زره را در جنگ آماده میکرد، میتوانست به سادگی به گیلد آتش هجوم بیاورد. گویهای آتشین در برابر او بیفایده میبودند.
گراویس، زره را بر سنگهای انرژی ترجیح داد. در ذهن او، افزایش قدرت، مشکلی نبود. او فقط مجبور بود افراد یا حیوانات بیشتری را بکشد. بااینحال، افزایش دفاع، تقریباً غیرممکن بود. او همیشه میتوانست قلمرو خود را پیش ببرد، اما همیشه نمیتوانست دفاع خود را افزایش دهد.
گراویس، در برابر حرص و طمع خود برای زره، مقاومت کرد و به جستوجوی فهرست تبادل ادامه داد. گراویس همچنین چندین آرایه شکلگیری پیدا کرد و یک آرایه آشنا را نیز دید. آرایهای که میتوانست متخصصان در اوج جمعآوری انرژی را داخل خود نگه دارد نیز قابلتعویض بود. وقتی گراویس قیمت را دید، نفسش را با شدت داخل کشد.
5.000امتیاز مأموریت!
این مساوی با کشتن 1نفر در سطح هشتم جمعآوری انرژی بود! جای تعجب نیست که گیلد صاعقه فقط یکی از آنها را به بخش خود در شهر زمین داده بود. گراویس آرایههای شکلگیری دیگری را نیز دید. اکثر آنها انواع مختلف حملات با قدرت متفاوت بودند. فقط باید نشانه یشم را خرد میکرد و حمله به سمت جلو شلیک میشد.
هزنیه آن آرایههای شکلگیری به اندازه نصف پاداش کشتن 1نفر در سطح مربوطه بود. بهعنوان مثال: کشتن فردی در سطح هشتم جمعآوری انرژی به جلاد 6.400امتیاز مأموریت میدهد. یک آرایه شکلگیری با حمله تمام قدرت یک فرد در سطح هشتم، 3.200امتیاز مأموریت هزینه خواهد داشت.
گراویس حدس زد که احتمالاً برای کشتن فردی در سطح هشتم جمعآوری انرژی به دو آرایه شکلگیری نیاز پیدا میکرد. اولین حمله برای از بین بردن انرژی و تضعیف شخص است، درحالیکه حمله دوم به مبارزه پایان میدهد. به این ترتیب، پاداش برابر با هزینه خواهد بود.
آیا کسی میتوانست از این برای بهدست آوردن انرژی با تکنیک تهذیب متعادل آسمان سوء استفاده کند؟ متأسفانه نه. این تکنیک با برهم زدن تعادل در مرکز انرژی هدف کار میکرد. این تکنیک در حملات کاربر تزریق میشد و اگر کسی بهخاطر چیز دیگری میمیرد، توسط این تکنیک علامتگذاری نمیشود. بنابراین، هیچ انرژیای به محیط اطراف رها نمیشود.
گراویس همچنین قرصهایی پیدا کرد که جنبه خاصی از بدن را برای همیشه افزایش میدادند. اگر گراویس آن قرصها را مصرف میکرد، ممکن بود مزیت بدن خود را دوباره به دست آورد. با افزایش قلمرویش، بدن او بیفایدهتر میشد. در سطح سوم، بدن او فقط به او اجازه میداد تا با فردی یک قلمرو بالاتر از خودش مبارزه کند. در سطح چهارم، بدن او فقط او را در همان سطح، فوقالعاده قوی میکرد. در سطح پنجم، قدرت بدن او بهسختی قابلتوجه میبود.
همانطور که گراویس به خواندن لیست تبادل ادامه میداد، چیزهای بیشتری را میدید که میخواست بخرد. پس از چند دقیقه، گراویس به بخش تکنیک رسید. او چندین کتاب را دید که کاربردهای مختلف عناصر متفاوت و همچنین چند هنر رزمی که برای متخصصان جمعآوری انرژی ایجاد شده بودند. متأسفانه، آن تکنیک ها بسیار توسعهنیافته بودند و از انرژی، به خوبی استفاده نمیکردند.
بااینحال، وقتی گراویس یکی از تکنیکها را دید، متوقف شد و با دقت بیشتری به آن نگاه کرد. این تکنیک نیز در بودجه او بود.
پیش شکلگیری: 1.000 امتیاز مأموریت.
گراویس توضیحات را خواند و فهمید که این تکنیک در مورد چیست و چرا این نام عجیب را دارد. این تکنیک به فرد اجازه میدهد تا انرژی خود را به ذهن خود وارد کند.
بهطور معمول، مردم فقط میتوانند در نهمین سطح جمعآوری انرژی، روح خود را شکل دهند، و این زودترین زمان ممکن بود. برای تأثیرگذاری بر روح، انرژی باید به چگالی کافی برسد. قبل از رسیدن به آن چگالی، روح به انرژی واکنش نشان نمیدهد.
این تکنیک از اراده فرد برای متراکم کردن انرژی در ذهن خود استفاده میکرد. متأسفانه، خواص تراکم انرژی فقط در ذهن کاربر کار میکند. به محض اینکه انرژی متراکم از ذهن کاربر خارج شود، به چگالی معمول خود باز میگردد. استفاده از این تکنیک برای ایجاد حملهای قویتر از قلمرو کاربر، غیرممکن بود.
با توانایی متراکم کردن انرژی، مردم میتوانند زودتر از حد معمول به قلمرو تشکیل روح برسند. شرط لازم این بود که اراده باید به اندازه کافی قوی باشد که بتواند چنین تراکمی را پشتیبانی کند. این برای گراویس مشکلی نداشت.
چرا این تکنیک آنقدر ارزان بود؟ به این دلیل بود که داشتن این تکنیک، معنایی نداشت. اگر کسی روح خود را متراکم کند، گرداب انرژی او پایدار میشود و انرژی او دیگر نمیتواند متراکم شود. پایه و اساس آنها ناپایدار میشود و آنها ضعیفترین متخصص شکلدهی روحی میشوند که تابهحال وجود داشته است. فایدهاش چه بود؟
بااینحال، زمانیکه گراویس این تکنیک را دید، نقشهای بیپروا اما درخشان در ذهنش شکل گرفت.
او فکر کرد: «این تو آینده میتونه زندگیمو نجات بده.»
کتابهای تصادفی

