فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

شرور می خواد زنده بمونه

قسمت: 53

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر پنجاه و سوم.

اواخر شب در پشت بام کتابخانه، ایفرین به نرده تکیه داد و به نمای شبانه دانشگاه نگاه کرد.

او می‌توانست درخشش آبی برج کتاب بالای آن کشیده شده بود را ببیند. در پایین، نور اتاق‌های سخنرانی، جاده‌ها و رستوران‌های ساختمان‌های مختلف، خشکی زمین‌ها را مانند ستاره‌ها درخشان می‌کردند.

به‌ خاطر زمان امتحان، شب دانشگاه او تمام شده بود.

«....»

ایفرین در حالی که لوح مخصوص احضار ارواح را در دست داشت، به آن نگاهی انداخت.

لوح یک لبه سیاه با پس زمینه سفید داشت، در یک نسخه کوچک از لوح ماکا محسوب می‌شد، که پنجره ارتباطی جادوگران برج بود.

اسم رسمی آن``جئون‌ سئو‌ پان`` نام داشت، یک دستگاه همه جهته که امکان ارتباط چندگانه را فراهم می‌ کرد.

این یک ابزار جادویی بود که معمولاً به آن «لوح احضار ارواح» می‌گفتند و به عنوان یک تابلوی اعلانات نیز عمل می‌کرد. همچنین این وسیله، ارتباط بین جادوگران را ممکن کرد.

اما پروفسورها از آن‌ها استفاده نکردند زیرا طول عمر آن‌ها تنها 7 تا 8 سال بود.

{یادداشت‌ های سخنرانی دکولین (در حال حاضر هفته چهارم)، کاملا مرتب شده، اگه به حراج بزارمش چقدر گیرم میاد؟ نمونه‌ ی یک صفحه‌ای موجوده.}

ایفرین لازم دید که آن پست را در [تابلو اعلانات مخفی برج] بنویسد، زیرا 50 درصد از 100 هزار کمک مالی الن که او دریافت کرده، قبلاً برای لوازم التحریر و کتاب‌ های جادویی خرج شده بود.

-500 الن.

-1 هزار برای من

-2 هزار

-4 هزار

-5 هزار

-6 هزار بسته به شرایطش می‌تونم بیشتر بدم.

«اوه, خدای من....»

او با تعجب و ترس خفیف از قیمت‌ های دیوانه کننده، بلافاصله آن را حذف کرد. «... جای تعجب نیست. من هم اگه پول زیادی داشتم می‌ خریدمش.»

به همین دلیل، او دکولین را بسیار عجیب یافت.

چرا او چنین تکنیک‌ ها و نکات کارآمدی را بدون پنهان کردن چیزی آشکار کرد؟

بیشتر استادان مبالغ هنگفتی را برای تدریس مخفیانه دروس خصوصی دریافت می‌کردند، با این شرط که دانشجو به میل خود بیاید و قرارداد ببندد که آن را دانش را در اختیار منابع خارجی قرار نمی‌دهد.

او شنیده بود که جادوگران از آن دسته‌هایی هستند که بدون توجه به پولی که دارند همیشه محتاط هستند و همیشه به افراد سال پایینی که از آن‌ها جلو می‌زدند، حسودی می‌کردند.

با در نظر گرفتن این موضوع، دکولین ک امسال دچار تغییر شده بود و مشکوک عمل می‌کرد.

«ولش کن.» ایفرین در حالی که نفس عمیقی کشید از شر آن افکار خلاص شد. درست همان موقع فکری به ذهنش رسید.

-پدرم چند وقت پیش در این نرده احتمالا از چیزی عذاب کشیده. جادوی حل نشده، یا یه چیز جدی‌تر مثل پاسخ به زندگی در نسیم شب اینجا.»

«نگران نباش....»

ایفرین نامه‌ ای بیرون آورد و با صدای آهسته آن را خوا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب شرور می خواد زنده بمونه را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی