شرور می خواد زنده بمونه
قسمت: 52
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر پنجاه و دوم.
«اون دیگه چی بود؟»
ایفرین احساس کرد که یک قطار به او زده.... نه سه قطار. دکولین به آرامی به صحبتش ادامه داد: «اگر تفاوت مهارت جادویی بین مهاجم و مدافع انقدر باشه، این دیگه تداخل نیست، خشونت یک طرفه هست.»
سیلویا و ایفرین که به لحاظ روانی رنج میبردند، با همدیگر، در یک زمان، اخم کردند.
«به همین خاطر اگر شما باید حد و محدوده خودتون رو بدونید و ``تداخل مانا``که با ``تداخل جادویی`` متفاوت هست رو درک کنید.»
دکولین با یک بشکن چراغهای داخل کلاس را خاموش کرد. سپس سه دایره جادویی فراروانی حرکتی ظاهر شد. به ترتیب مبتدی، متوسط و پیشرفته بود.
«نیازی به شکستن جادو نیست. حتی لازم نیست با اون جادو هم روبرو بشین.»
دکولین دوباره بشکنی زد و خط قرمزی روی هسته دایرههای جادویی کشید.
«شما فقط باید ``مانا`` رو از بین ببرید و و با ایده از بین بردن ``مدار هستهای`` به اون نزدیک بشین.»
این یک روش کاملاً معروف برای توضیح تداخل مانا بود، تکنیکی که بیشتر جادوگران با زندگی در برج به دست آوردند. با این حال، این یک راه حل جهانی برای همه حملات جادویی نبود. آنها فقط میتوانستند با جادویی که میفهمیدند و آن را درک میکردند، مداخله کنند و از آنجایی که زمان در موقعیتهای واقعی حیاتی بود، اغلب آنها ترجیح میدادند با استفاده از موانع دفاع کنند یا در عوض با همان جادو با آنها مقابله بکنند.
با اینحال، نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
«فاکتور اصلی این تکنیک که ``تداخل`` مانا نامیده میشه، تشخیص «مدار هستهای» دایره جادوییه. من به شما نشون میدم که چطور اون رو شناسایی کنید.»
دکولین به راحتی این روش تداخل مانا را در حین شکل دادن و محقق کردن آن تشریح کرد و چگونگی مکان یابی مدار هسته یک دایره جادویی را توضیح داد.
«حتی اگه برای اولین بار با نوعی جادو روبرو میشین که زیاد ازش سر در نمیارین، یادتون باشه که سراسیمه و گیج نشید و از منظر یه جادوگر بهش نگاه کنید. همیشه یه مدار هستهای در یه دایره جادویی وجود داره و بستگی به این داره که آیا سیستم باید از بین بره یا کمک داده باشه یا از روی اون عنصر مورد استفاده قرار بگیره. به همین ترتیب از طریق اون، شما میتونید مکانش رو پیشبینی کنید. با داشتن این برگ برنده، قادر به حمله و مختل کردن اون هستید.»
او نه تنها کتابهای جادویی بلکه کتابهای درسی هم میخواند. او نشریات کمیاب و قدیمیای را میخواند که حتی اشراف قابل احترام هم نمیتوانستند آن را پیدا یا رمزگشایی کنند. او با استفاده از سیستم و تنظیمات بازی به عنوان مرجع، دهها و صدها تکنیک جادویی را که از طریق ویژگی «درک» آموخته بود، مقایسه و مقایسه کرد.
«زمانی که به استفاده از تداخل مانا عادت کنید، تداخل جادو هم براتون آسانتر میشه. حالا دوباره به دایرههای جادویی "تیغه درفش تیز" نگاه کنید.»
از نظر حرفهای، اکثر جادوگران، نه، تقریباً همه جادوگران، آن را به عنوان یک راز تجاری حفظ میکردند، اما دکولین بدون هیچ تردیدی آن را با آنها در میان گذاشت.
«جادوی خط تخریبی، مداری هست که از درون به بیرون گسترش پیدا میکنه، به طوری که انگار همیشه در حال انفجار هست و با در نظر گرفتن این.....»
جادوگران دوباره شروع به یادداشت برداری کردند. آنها روی تک تک کلمات دکولین تمرکز و احساس میکردند که جملاتش، از تلفظ تا لحنش، در گوششان حک شده است. تجربهی جاذبه ویژه دکولین همیشه آنها را ...
کتابهای تصادفی
