قلعه ی شیطان
قسمت: 18
ساعتها میگذشت و هازارد در حال بررسی سنگهای مهارت بود، او نزدیک به پنج هزار سنگ مهارت داشت و شروع به یادگیری تمام مهارتهای رزمی با سلاح کرده بود و احساس میکرد که حال میتواند خودش را خدای مهارتهای رزمی در رتبه C بنامد زیرا که اکثر سطح مهارتها در همین رتبه بود. از گرز گرفته تا خنجر، مهارتهای جادویی نیز بسیار بود و ترجیح داد تمام آنها را یاد بگیرد، جادوی عنصر یخ، آب، آتش، باد، زمین، نور، تاریکی، سرنوشت و کلی جادوی دیگر ولی همه در رتبه D بودند و تنها سنگ مهارت رتبه A متعلق به عنصر مقدس بود که عملا برای او غیر قابل استفاده بود زیرا به خودش نیز آسیب میرساند ولی باز هم تصمیم به جذب آن گرفت، مهارتهایی از قبیل شناسایی، نقشه برداری، راستی آزمایی، آهنگری، چوب بری، ترجمه و حتی اشعار و…
عملا هازارد دایرة المعارف شده بود ولی حتی با وجود مهارتها باز هم باید تجربهای قابل قبول برای کنترل آن میداشت، پس از اتمام سنگ مهارتها و تکراری آنها که سطح مهارت او را کمی ارتقا میداد شروع به آزمایش کرد.
جادوی تاریک اولین آن بود، این عنصر نزدیکترین به جادوی مرگ بود و با ترشع آن شروع به ترمیم خودش کرد و با رضایتی در حال انجام این کار در تراس بالای قلعه خود بود، ارتفاع قلعه 800 متر بود و میتوان گفت که تا کیلومترها را میتوانست ببیند اگر کوههای سیاه قامت کشیده آسمان خراش دید او را محدود نمیکردند، تنها پس از ترمیم کامل استخوانهایش بود که متوجه شد دو دست شروع به نوازش شاخهایی بلند پنجاه سانتی متریاش کرده بودند، با قد سه متری او آن دستها در نظر او کوچک بودند، با برگشتن او مادیان را دید که کاملا بهبود یافته بود و به یکی از شاخهای او چسبیده بود، با قد صد و هشتاد سانتی متری او و وزن شصت کیلویی عملا وزنهای برای خودش حساب میشد ولی شاخ شیطان و قدرت هازارد چیزی نبود که با چنین وزنی بلرزد، هازارد پس از اینکه دید مادیان برگشته است جادوی آهن خودش را فعال کرد و زنجیری از هیچ ظاهر شد و او را کامل در خود بست، مادیان در همان لحظه سعی در تکثیر را داشت ولی ضد جادو هازارد فعال شد با این حال عملکرد ضعیفی داشت و مادیان که به چهار مادیان تقسیم شده بود در اطراف او قرار گرفت، پس از آن شروع به نزدیک شدن کرد.
هازارد پس از مشاهده آن ترجیح داد دیگر مادیان را از هر نظر تهدید نکند تا بتواند مقاصد او را درک کند.
مادیان با نزدیک شدن و دیدن آنکه هازارد علاقهای به حمله نشان نمیدهد به یکی برگشت و به جلوی هازارد رفت و به کاسه چشمان خالی او نگاه کرد، هازارد با دیدن نگاه مادیان متوجه اعمالش نمیشد ولی باعث شوکه شدنش شد مادیان شروع به بالا رفتن از صندلی عظیم در تراس کرد و در بغل او نشست، هازارد با دیدن آن احساس کرد که گویی کودک کوچک و بیپناهی به او پناه برده است و با دیدن آن از کرده خود در زمان احضارش پشیمان شد و شروع به گشتن در بازار پادشاه شیاطین برای پوشش مناسبی کرد، خوشبختانه پس از گذشت چند دقیقه توانست لباس سفید سبک رومی زنانه پیدا کند و با هزینه ناچیز یک سکه طلا بخرد، ولی چیزی که به دستش رسید پر از خون انسان بود و باعث شد که حداقل از نظر او عقلانی باشد زیرا کدام پادشاه شیطان خیاطی میکرد؟ با دیدن آن لباس را با جادوی پاک کردن تمیز کرد و به آرامی با راهنمایی بر تن مادیان کرد و پس از با موفقیت پوشاندن آن شروع به نوازش سر مادیان کرد، مادیان که تا به حال چنین عملی در زندگی صد ساله وحشیانه خود در آبیس ندیده بود به سرعت او را در آغو*ش گرفت، و شروع به جادوی ترشحی بنفش رنگ به سمت هازارد کرد، هازارد که حال دانش کمی درباره هر جادو داشت با نگاه جدی هالههای بنفش را تماشا کرد و از اینکه میدانست آسیبی به او نخواهد رساند خیالش راحت شد و با دریافت آن احساس آرامش کرد ولی اتفاق بعد از آن برایش عجیب بود، او احساس خواب آلودگی میکرد، احساسی که در چندین ماه زندگی جدید ماه او دور بود، چند ماه نخوابیدن باعث شده بود که او خواب را با آغو*شی باز قبول کند و به خواب برود.
[شما مادیان رتبه وارلرد سطح یک را رام کردید.]
…..
در این مدت الکس که از فاصلهای بسیار بسیار دور تلاش میکرد حرکتهای ارتش آندد را بررسی کند و راه حلی برای نزدیک شدن بیخطر پیدا کند متوجه موجودی انسان نما زن در پشت خودش نشد، تنها پس از صدای نفس کشیدن رویش را برگرداند ولی با دهان پر از دندان و تاریکی عمیقی مواجه شد که ثانیهای به او مهلت فکر کردن نداد و او را بلعید.
.…
با گذر زمان هازارد احساس کرد که بیدار میشود ولی به دنبال این بود تا ببیند که چه مدت خوابیده است، با نگاه کردن به مدت خنک سازی احضار آبیس او بیست ساعت خوابیده بود سپس نگاهش از سیستم به سمت مادیان رفت که بر روی پایش خودش را لوله کرده و خوابیده بود، با نوازش او میخواست بلند شود ولی موجودی او باعث شوکه شدنش شد، روح قهرمانی سطح چهار به همراه سنگ مهارتی درخشان رتبه A که مهارت ترکیب نام داشت باعث شادی او شد، ولی اگر او میدانست که هدف او مهارتی رتبه S نیز داشته ولی او در کسبش ناتوان بود شادیاش با غم جابهجا میشد.
با نگاهی به گزارشات سیستم و دیدن آنکه مادیان رام او شده و او فردی بود که قهرمانی سطح چهار را شکست داده باعث شد که کمی نوازش بیشتر از او دریافت کند، هازارد که دید مادیان در زمان خوابش از او محافظت کرده به او اجازه داد تا کمی بیشتر بخوابد، مادیان موجود مردهای بود ولی از آنجایی که متخصص رویا بود برای از بین بردن خستگی ذهنی خودش با اجرای افسون به خواب میرفت.
با چندین نوازش آرام دیگر مادیان از خواب خودش بلند شد و به مانند بچه گربهای شروع به کشش خودش کرد و با نگاه هازارد مواجه شد.
هازارد که متوجه بود مادیان حتی با تلپاتی متوجه او نمیشود با دست سعی کرد درباره آن قهرمان بپرسد و اینکه در کجا کشته شده ولی مادیان با نگاه به دستان او مقصود دیگری را درک کرد و شروع به سعی در بالا آوردن چیزی کرد، هازارد با دیدن آن به سرعت او را به بیرون از تراس گرفت و باعث شد تا که استخوان تنها جمجمهای تقریبا هضم شده توسط اسیدی قوی به بیرون پرت شود، هازارد با دیدن آن از سرنوشت بدن قهرمان آگاه شد و با چک کردن آنکه هیچ آنددی آسیب ندیده به جای خودش برگشت و نگاهش را به مادیان در دستان خود برگرداند که هازارد را به سختی در آغو*ش گرفته بود.
با اینحال بر روی زمین با سقوط جسمی تمام آنددها با سردرگمی به آن نگاه میکردند و با دیدن تنها یک جمجمه همه آنها به کار خود برگشتند.
هازارد پس از نگاه کردن به او و انبار جواهر آتش که نیاز به مبادله داشت و وحشت که دائما به او پیام میداد به پایین قلعه رفت و جواهر سرخ را با جواهر مرگ تعویض کرد، او به سختی با وجود آنکه حال به صورت قابل توجهی کارایی معادن را افزایش داده بود هیچ وقت نتوانسته بود موجودی وحشت را به اتمام بکشاند که باعث شده بود او به شدت وحشت را تحسین کند، ولی پس از کمی گشت و گذار در سیستم متوجه پنجره جدیدی در تجارت شد و با باز کردن آن متوجه شد که او حال میتواند در ده کانال پادشاه شیاطین تجارت کند که خود باعث میشد عملا در بین کانالها با جابهجایی مواد سود کند، ولی او حال زمان آن را نداشت و به سمت تجهیزات قهرمانان رفت و به جادوگرها و لیچها دستور داد که بر اساس کیفیت آنها را جدا کند زیرا که میخواست تمام آنها را بفروشد، همانطور که کشف کرده بود حتی لباسهای پاره پاره و خونین نیز قابل فروش است.
در همان لحظه نیز خورشید طلوع کرده بود و با دیدن آن متوجه شد که ساعتها از خنک سازی احضار آبیس گذشته است پس دوباره شروع به احضار مرده از آبیس کرد، پورتال به مانند گذشته بود و شروع به باز شدن کرد و همان اندازه قبلی را داشت که باعث شد هازارد فکر کند مادیان دیگری در حال احضار است و با دیدن موجود تازه ظاهر شده از شک خودش مطمئن شد، مادیان دیگری ظاهر شد ولی شروع ظاهر شدنش خوشایند نبود زیرا بدون نگاه به سمت مادیان در کنار هازارد حمله کرد ولی هازارد هیچ اهمیتی نداد و با دستور او شمشیرهای شوالیهها حتی ثانیهای امان نداد و مادیان تازه ظاهر شده را به سیخ کشیدند و خون تیره سیاه آن شروع به جریان کرد، پس از بیرون کشیدن شمشیرها مادیان بر روی زمین نمیتوانست حتی حرکت کند و از سمتی هازارد متوجه شد که مادیان رام شده در حال شروع حمله است و او را متوقف کرد و به دست شوالیههایش سپرد، حتی با وجود تکثیر مادیان باز هم از دستان شوالیهها نمیتوانست در امان بماند، با نزدیک شدن هازارد به مادیان زخمی که به بدبختی نفس میکشید و خون بالا میآورد مانای تاریک خودش را با خاصیت شفابخشی به او وارد کرد و از خون ریزی او جلوگیری کرد ولی او مانای کافی را برای شفا دادن کامل او نداشت و از دو لیچ در نزدیکی خواست که مادیان را شفا بدهند، با وارد شدن آنها مادیان شفا پیدا کرد ولی مانند قبل سرکش نبود، هازارد که مانند قبل نبود و برای مادیان خود چندین دست لباس به مانند همان خریده بود یکی را بیرون کشید و پس از اجرای جادوی تمیزکاری بر تن او کرد که باعث شد مادیان با چشمان سیاه آبیس خود او را با تعجب نگاه کند ولی لمس زیر چانه او توسط هازارد باعث شد پیام سیستم خودش را ظاهر کند.
[شما مادیان رتبه وارلرد سطح یک را رام کردید.]
عملا دو وارلرد سطح یک در ازای مانا، اگر پادشاهان شیاطین از آن خبر داشتند مطمئنا در حال ضربه زدن به خود بودند.
کتابهای تصادفی



