فصل ۱۲۳: مداخله وینسنت با دیدن آسیبی که شلیک او به ستونی که به آن شلیک کرده بود وارد کرده بود، از نسخه جدید تپانچه خود راضی شد. این حتی قدرتمندتر از "نسخه موقت" بود که قبلاً در برابر دستیار سطح سه که در دستانش منفجر شده بود استفاده کرده بود. بر اساس محاسبات وینسنت، دستیار سطح سه که حواسش پرت شده باشد، در صورت اصابت گلوله¬ای مانند گلوله¬ای که اخیراً شلیک کرده بود، به¬شدت آسیب می¬بیند. در مقابل، یک فرد حواس¬پرت سطح دو مطمئناً می¬میرد. افراد او نیز متوجه این موضوع شدند و از این فکر که قدرت بیشتری در دستان خود دارند تا از خود دفاع کنند و از طرف گروه اقدام کنند هیجان-زده شدند. «باور نکردنیه!» «رئیس واقعاً بی¬نظیره! با این سلاح‌ها، حرومزاده‌هایی که ما رو آزار می‌دادن به غلط کردن میندازیم!» برخی از شاگرد ارشد نزدیک وینسنت در همان زمان نظر دادند. در همین حین یکی از دستیاران اسلحه خود را پس گرفت، مشتاق این بود که وینسنت دستاوردهای جدیدی داشته باشد و افراد هم¬سطح او بتوانند تمام توان خود را در تیراندازی به کار گیرند. اگر این اتفاق می¬افتاد، حتی افرادی بااستعداد کم، مانند او می¬توانستند از این بهره‌مند شوند! دستیار دیگر پرسید: «رئیس، کِی می‌تونیم سلاح‌هایی داشته باشیم که بتونن در برابر قدرت کسی توی سطح من مقاومت کنن؟» وینسنت به مرد نگاه کرد و گفت: «من مطمئن نیستم. حدس می¬زنم وقتی تبدیل به یه دستیار شدم. اما برای سلاح¬هایی که می¬تونن حداکثر قدرت شاگرد ارشد رو تحمل کنن، به¬زودی این اتفاق میفته. من فقط باید دانشم رو در مورد آهنگری کمی افزایش بدم بعدش و می¬تونم این کار رو انجام بدم.» برای وینسنت ساده بود که توانایی تولید سلاح درجه یک خود را برآورد کند. به عنوان آهنگر مرحله اول، چیزی که او برای تولید اقلام با کارایی ۱۰۰ درصد نداشت درک و مانا بود. وقتی که او یک ارشد قوی¬تر شود، و مطالعه مطالبی را که بنسون شب قبل به او داده بود، به پایان برساند و با چکش تمرین کند، او مطمئن بود که می¬تواند سلاح¬های بهتری تولید کند. مردان منطقه از شنیدن این موضوع خوشحال شدند، زیرا تعدادی از آنه...