فصل ۱۹۹ شب شعله ها (۱)

در همین حال، در دفتر بارون اروین…

رئیس خانواده اروین نمی‌دانست که در خزانه محل اقامتش چه می‌گذرد. او در کنار یکی از مهم‌ترین نگهبانانش ایستاده بود در حالی که سه فرستاده خانواده فولر در مقابل او بودند.

این سه نفر جعبه‌های مستطیلی‌شان را در مقابل بارون و زیردستانش باز کردند، هر کدام به اندازه‌ای بزرگ بود که یک مرد بالغ را در خود جای دهد.

داخل آن تعدادی از اقلام ارزشمندی بود که این گروه باید به بارون نشان می‌دادند و در چند لحظه گذشته در مورد آن بحث می‌کردند.

پس از معرفی و شنیدن چند کلمه از بارون، که در مورد وینسنت از آنها سوال کرد، مردان آنچه را که باید بگویند، گفتند و آنچه را که با خود داشتند نشان دادند.

بدون اینکه چیز زیادی بگویند، در کمتر از سه دقیقه از ورودشان، آنها درباره همه چیزهایی که باید نشان دهند صحبت کرده بودند، و بارون اکنون در این فکر بود که آیا جواهرات جدید ارزش خرید برای خانواده‌اش را دارد یا خیر.

- این جواهراتی که خانواده فولر با خودشون دارن واسم جالب نیستن... با اینکه ممکنه بهم کمک کنن تا ارزش بعضی از سکه‌هام رو تبدیل کنم، واقعاً برای انجام چنین معامله‌ای عجله ندارم.

بارون در حالی که در سکوت وضعیت را ارزیابی می‌کرد با خود فکر کرد.

- اگه اونا واقعاً چیز خوبی برام داشتن که به جامعه محلی نشون بدم معامله می‌کردم، اما این چیزها همشون متوسط هستن.

بارون آهی کشید.

موقعیت و اعتبار برای اشراف همه‌چیز بود و می‌توانست به خانواده کمک کند تا از دیگران متمایز شود.

یک جواهر ساده می‌تواند به زیبایی یک زن کمک کند و او را برای اعضای جوان سایر خانواده‌های مهم یا مهم‌تر جذاب کند.

جواهرات فقط یک کالای با ارزش که برای نگهداری مقادیر زیادی سکه در حجم کم استفاده میشد نبود. جواهرات بر کسانی که آنها را می‌پوشیدند تأثیر گذار بودند و می‌توانستند دفاع، درک و حتی ظاهر شخص را بهبود بخشند.

اگر کسی یکی از این اقلام را برای مدت طولانی بپوشد، حتی می‌تواند به طور دائم از مزایای آن بهره مند شود.

بنابراین، با یک جواهر خوب، برای مثال، یک زن به راحتی می‌تواند با جلب توجه یک وارث، شاید حتی یک شاهزاده، موقعیت خود را بهب...