فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

آسمان ها را مهر خواهم کرد

قسمت: 109

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
چپتر109: افسانه‌ی عذاب

 
 
صدفی صد ساله از دریای راه شیری که می‌تواند طول­عمر یک تهذیبگر را افزایش دهد. طول­عمر قیمتی ندارد. زندگی طولانی برای هر کسی مهم است. تشنگی است که از خود روح سرچشمه می‌گیرد.
 این به­ویژه در مورد تهذیبگران صادق است حتی بیشتر، برای کسانی که به پایان سال‌های زندگانی خود می‌رسند. برای افزودن نیمی از یک چرخه شصت ساله به زندگی خود، تقریباً هر بهایی را می‌پردازند.
 
 این واقعیت که این اولین کالایی بود که به حراج گذاشته شد، سر و صدای زیادی به­پا کرد. مردم بلافاصله شروع به قیمت دادن در مناقصه کردند، هم از حلقه غرفه‌های خصوصی در بالا و هم از جمعیت نزدیک به هزار نفر از پایین. 
قیمت‌هایی که برای صدف صد ساله مطرح می‌شد، بالا و بالاتر می‌رفت تا اینکه به سطحی رسید که منگ­هائو را تا حدودی نگران کرد.
در نهایت فردی در سطح دوم غرفه‌های خصوصی آن را خریداری کرد. حتی با وجود اینکه هیچ­کس در جمعیت پایین نتوانسته بود آن را بخرد، اما روحیه آنها با این خرید بالا رفت. وقتی آیتم‌های دوم، سوم و چهارم ظاهر شدند، فضا هیجان‌انگیزتر شد و قیمت‌ها حتی بیشتر.
 
 این اولین­باری بود که منگ­هائو در حراجی این چنین شرکت می‌کرد و همچنین اولین­بار بود که هیجان افسارگسیخته تهذیبگران را می­دید. ذهن او به آرامی روشن شد و با سردی به اطراف نگاه کرد، زیرا تهذیبگران برای اقلامی که می‌خواستند بخرند، قیمت پس از قیمت را فریاد می‌زدند.
 
 رئیس کیائو با خونسردی گفت: «آیتم 8 موردیه که بسیاری از دوستان دائوئیست به طور خاص برای خریدنش به اینجا سفر کرده‌اند.» او دست راستش را بالا برد و در پشت او، کیائو لینگ با یک آیتم دیگر روی سینی یشم ظاهر شد.
 
 تکه‌ای استخوان سیاه بود. لبه‌های آن دندانه­دار بود و به­نظر می‌رسید که تکه‌ای از جمجمه باشد. نمادهای جادویی پیچیده‌ای در آن حک شده بود و هاله­ای باستانی و وحشتناک از آن بیرون می‌آمد که توسط یک سپر کوچک تولید شده توسط سینی یشم مهر و موم شده بود.
حتی با این وجود، بخشی از هاله به بیرون درز ‌کرد و میدان حراج را با بوی بد گوشت گندیده‌ای که در طی سالیان متمادی انباشته شده بود، پر کرد. همه حاضران هاله‌ای باستانی را احساس کردند، پر از اندوهی وحشی و غیرقابل توصیف.
 
 «یکی از سه منطقه‌ی خطرناک در دامنه جنوبی معبد باستانی عذابه! طایفه نابودگر (Doom) که در زمان­های قدیم به­وجود اومد، با تأیید آسمان­ها روبه­رو نشد. دائوی آسمانی آنها را نفرین کرد و بدین ترتیب آنها مردند. اما ارواحشون حاضر نبودند این دنیا را ترک کنند، بنابراین آنها آسمان‌​​ها را به چالش کشیدند تا معبد خود را ایجاد کنند!
 گفتن اینکه چند سال از آن زمان گذشته سخته. معبد به یک منطقه خطرناک تبدیل شده که مملو از خطرات باور نکردنیه. حتی یک تهذیبگر در سطح روح نوظهور هم برای زنده موندن کار سختی خواهد داشت. با این­حال، در داخل معبد یک میراث باستانی، داروهای روح باستانی، و گنجینه‌های باستانی وجود داره. چند سال پیش، یکی از بزرگان قبیله شمشیر انفرادی، زنده بیرون اومد و در مورد قرص‌های افزایش عمری که دیده بود هیاهو کرد!
 من خوشحالم که غرفه صد گنج رو در حراج این کالا که مستقیماً از معبد باستانی عذاب میاد، نمایندگی کنم. این کالا قدرت دفع شر را دارد.» وقتی صحبتش تمام شد، همه­جا ساکت بود. با این­حال، مدت زیادی طول نکشید که مردم شروع به مناقصه کردند.
«سی­صد‌هزار سنگ روح!»
 «پانصد‌هزار سنگ روح. این آیتم می­تونه از من در برابر شر محافظت کنه. اگه به معبد باستانی عذاب برم، مطمئناً مردم. اما، من دارم به پایان عمرم می‌رسم. با این آیتم، شاید بتونم وارد معبد بشم!»
 «شش­صد‌هزار سنگ روح! من مصمم هستمم که این آیتم رو به­دست بیارم!»
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب آسمان ها را مهر خواهم کرد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی