ورود عضویت

دو تا دلیل ساده که جادوگر خون رو یه اثر خوندنی کرده

تعداد زیاد خواننده های جادوگر خون، یه موضوع کاملا بدیهیه. چه در سایت مرجع چه ناولیست، جادوگر خون جزو محبوب ترین کارای در حال انتشاره.

این کار، منتقدای خودشو هم داره و ایراداتی مثل روابط سطحی، رفتارای تینیجری و فرآیند غیر منطقی قدرت گرفتن رو بهش چسبوندن.

من نه از طرفدارای این کارم و نه ازش نفرت دارم. به واسطه ی ویرایش و ترجمه درگیر داستانش شدم و زیادم کنجکاو نیستم که ببینم آخر این داستان چی میشه. قضاوتم صرفا بر اساس مقایسه و پارامترای انتخاب یه داستان خوبه. بای زه مین نقصای مختلفی می تونه داشته باشه اما کنجکاویم در مورد اینه که چرا این اثر تونسته نسبت به ناولای دیگه، محبوبیت خوبی کسب کنه؟

 

دایره‌ی لغات گسترده

معمولا وب ناولا و لایت ناولا، دایره ی لغات غیر تکراری خیلی محدودی دارن، در حالی که حجم کلمات تکراری، خیلی خیلی زیاده. این کار میتونه با هدف سرگرم کردن مخاطب، تولید یه غذای زودهضم یا راضی کردن یه ناشر سفارشی صورت بگیره.

بخصوص در مورد وب ناول، قوانینی دارن که نویسنده ی کارای خوش فروش رو ملزم میکنن که حجم قابل توجهی رو به طور روزانه تحویل بدن. این رفتارای کاپیتالیسمی طبیعتا باعث میشه که تولید انبوه و بی کیفیت، جای کارای خلاقانه رو بگیره.

ولی نویسنده ی جادوگر خون، تا حد زیادی خودشو از این آفت، حفظ کرده. تعداد کلمات جدید و اصطلاحات خاصی که طی هر فصل، مورد استفاده قرار میده، نسبت به ناولایی که تا امروز دیدم، در سطح بالایی قرار داره.

ما به عنوان خواننده، ممکنه صرفا یه سری صحنه های اکشن و شخصیتای جالب رو ببینیم که قدرتا و مهارتای مختلفی دارن، اما حقیقت اینه که خوده خلق شخصیت ها و مهارت ها، نیاز به یه پس زمینه ی داستانی داره که پیش نویسنده محفوظ میمونه.

 

توصیف و فضاسازی

نویسنده ی جادوگر خون، در زمینه ی توصیف احساسات و حالات روانی آدما غافلگیرم نکرد و به نظرم چیز بخصوصی برای ارائه نداشت، اما در توصیف اتمسفرها مثل فضایی که مبارزه درونش رخ میده، خیلی خوب عمل میکنه.

دیدن یک منظره با توصیف حسی که درون یک فرد، زنده میکنه خیلی متفاوته.

در حالت عادی، ما حین غذا خپردن، دیدن سریال یا دید زدن دختر و پسرا، ممکنه مثل یه مجسمه به نظر برسیم ولی خودمون میدونیم که داریم چه احساسات شدیدی رو به دست میاریم.

هنر نویسنده ها در اینه که همین ناگفته ها رو روایت کنن. داستان بای زه مین، روابط انسانی رو به صورت معمولی توصیف کرده اما اتمسفرهای فیزیکی رو با ایده های جالبی غربال کرده که البته این مزیت یه اکشن خوبه. خیلیا این داستانو به خاطر اکشنش دوست دارن و اکشن یه عمل فیزیکی در یک دنیای فیزیکیه.

به عنوان یه جمع بندی

ایراد گرفتن از کارا و پس زدنشون خیلی آسونه ولی دیدن تجربه ای که دیگران از خوندن یه ناول دارن، گاها نیاز داره تا به ناگفته ها و اونچه که توی ناخودآگاهشون تاثیر میذاره رجوع کنیم. به راحتی می تونیم بگیم که دیگران، بد سلیقه هستن که از یه ناول خوششون میاد ولی حقیقت اینه که کسب محبوبیت، کار آسونی نیست و هر کاری که به محبوبیت رسیده، با وجود تمام ایراداتی هم که میشه بهش گرفت، یه سری مزیت ها داره.

با درک این مزیت ها، می تونیم ازشون الهام بگیریم و بازتولیدشون کنیم.

 

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *