فصل ۲۳ - بدن یین

الکس در حالی که از بالا به پایین به لیام نگاه می کرد، موهای بلند قرمزش را با کش محکم بست.

هر بار که نگاهش به او می افتاد، برایش مشخص بود که در یک بازی است. هیچ مرد واقعی نمی تواند اینگونه به نظر برسد!

اگرچه او خودش کاملاً جذاب بود، با اندامی باریک و انحناهای نرم، فرد مقابل او در یک سطح کاملاً متفاوت بود.

با ظاهرش، او می تواند یک مدل برتر در دنیای واقعی با درآمد شش رقمی باشد.

اما به جز ظاهرش و شاید آن مأموریت ویژه ای که دریافت کرد، هیچ چیز دیگری درباره ی او واقعاً آنقدر خاص نبود، نا گفته نماند، مدام رفتار متکبرانه ای داشت، گویی از همه بهتر بود.

الکس به شدت شک داشت که آن شخص مستحق این همه توجه و چاپلوسی که ری بی شرمانه انجام می داد باشد. با همه چیزهایی که او می دانست، این مرد احتمالاً فقط یک تقلیدگر قلابی بود.

«پس؟ موافقی یا نه؟ بی‌طرفانه دنبال پاداش های تجهیزات و کتاب مهارت میگردیم.》

لیام قهقهه زد. چرا او اصلا باید به پاداش های سیاه‌چال مبتدی اهمیت دهد ؟

«برای من خوبه. من به هیچ قطعه تجهیزاتی نیاز ندارم. می‌تونیم برای کتاب‌های مهارت بگردیم. اما من یه شرط دارم.»

«اگه آیتم های مواد یا آیتم های منحصر به فرد بود، من برشون میدارم.»

هوم... الکس به پایین خیره شد و ابرویش را به سمت او بالا برد.

فقط بخاطر حرف او، احساس می کرد که قرار است پاداش های منحصر به فرد یا آیتم های ماموریت خاص وجود داشته باشد. آیا این شخص یک آزمایش کننده بتا بود؟ چگونه او همه چیز را از قبل می داند؟

]مترجم: آزمایش کننده بتا منظور کسایی هستن که یک محصول یا برنامه رو آزمایش میکنن تا هر عیب و ایراد احتمالی رو توی اون پیدا و برطرف کنن.[

با این وجود، او شانه هایش را بالا انداخت و موافقت کرد.

او نمیخواست زمان زیادی را برای صحبت کردن در اینجا تلف کند زیرا اگر آنها ابتدا سیاه‌چال را خالی نکنند، غیرقابل اجتناب بود که شخص دیگری جایزه ی آنها را بگیرد.

پس از موافقت الکس، گروه به سرعت وارد غار شدند. به محض ...