فصل 102 – وقت رقصیدنه

[غول سنگی] (رئیس ارشد)

سطح 25

سلامت: 1000000/ ۹۹۹۸۰۰

گرررررررررر!!!

غول دهانش را باز کرد و با صدای بلند خمیازه کشید. «کی جرعت کرد خواب منو به هم بزنه؟»

همه شیاطین بلافاصله شروع به دویدن به سمت هیولای غول پیکر کردند و به همان اندازه با صدای بلند فریاد زدند.

تنها چیزی که آنها می دانستند جنگ بود، بنابراین هر یک از آنها نیزه ها و تبرهای خود را گرفتند و شروع به دویدن به سمت آن کردند.

لیام این را تماشا کرد و بلافاصله دستور توقف داد. «نه، نرید سمتش!»

نزدیک شدن به رئیس های ارشد بالاتر از سطح ۱۰ بدون اطلاع از هیچ یک از حملات یا نقاط قوت آن، مانند خودکشی بود.

او اهمیتی نمی داد که این شیاطین بمیرند اما او نمی خواست امتیاز جایزه خود را از دست بدهد. همچنین، او تازه شروع به چاق کردن آنها کرده بود. چگونه می توانست به این زودی آنها را از دست بدهد؟

«فرار کنید و منتظر دستور من باشید!»

لیام نیز از غول صخره ای فاصله گرفت و سپس یک توپ آتشین متراکم را به بیرون فرستاد، بهترین حمله ای که او می توانست پس از تمام تمرینات تداعی کند.

انفجار!

یک تکه غبار از جایی که گلوله آتشین به غول برخورد کرد، پرواز کرد و سپس عدد آسیب ظاهر شد.

-10

چی؟ چشمان لیام از شوک گشاد شد. برخی از رئیس های ارشد، دفاع بالایی داشتند که کارایی حمله را کاهش می داد اما آیا این کمی زیاد نبود؟

آیا آنها قرار بود با از بین بردن 10 سلامتی در هر حمله، این چیز را خرد کنند؟ آیا تا آن زمان همه آنها نمی‌مردند؟

او نمی‌دانست میزان آسیب این غول چقدر است، اما فقط با قضاوت از اندازه آن، می‌توانست بگوید که قطعاً بیش از 500 یا حتی بیشتر است.

احتمالاً یک حمله تنها درصد زیادی از سلامت آنها را می گیرد.

در حالی که لیام، بی سر و صدا به این فکر می کرد که چه کند، شیاطین به سمت او دویدند تا دوباره جمع شوند و با نگرانی منتظر دستورات او بودند.