فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 229

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 229 بذارید تلاش شروع بشه!

با تلن به عنوان پرنده‌اش، لیام فقط 10 ثانیه طول کشید تا به شهر برسد و او بلافاصله درست در آن شیرجه زد.

او قبلاً مسیرهای انحرافی زیادی را طی کرده بود و نمی‌توانست بیشتر از این زمان را تلف کند.

با عجله به سمت میدان مرکزی رفت و دسته‌ای از چهره‌های آشنا را دید که تقریباً به اندازه او مشتاق بودند.

لیام دستش را تکان داد و همه را صدا کرد. اکنون تعداد شیاطینی که منتظر او بودند دو برابر شده بود.

به نظر می‌رسید که همه از آخرین تهاجم جان سالم به در برده بودند، بنابراین هر ده نفر آن‌ها در مقابل او منتظر بودند.

همه آن‌ها لبخندهای بزرگی بر لب داشتند و به وضوح از دیدن لیام بسیار خوشحال بودند.

با این حال، هنگامی که آن‌ها به سمت لیام هجوم آوردند، او را نیز در حال خندیدن دیدند و به دلیل نامعلومی ناخودآگاه شروع به عرق کردن کردند.

«بیاید اول یه تهاجم رو شروع کنیم.»

لیام به لبخند زدن ادامه داد و اولین طومار پورتال را بدون توضیح زیاد باز کرد.

و بدین ترتیب کار بی‌پایان آغاز شد…

لیام ماسک سیاهی را روی صورتش گذاشت و او و تیم شیاطینش بدون هیچ وقفه‌ای شروع به حمله به شیون کردند.

از آنجایی که این مأموریت‌های جنگی ویژه بودند، هر یک از آن پورتال‌ها گروه را در مکان‌هایی که حداقل با چند بازیکن پر شده بود فرود آورد.

و این بار لیام کوتاه نیامد.

او از تلن، گولم‌هایش، نارنجک‌ها، هر چیزی که در اختیار داشت استفاده کرد و تمام موجودات زنده‌ای که در مقابل چشمانش بودند، کشت.

فرقی نمی‌کرد که آن‌ها بازیکن باشند، جانوران، هیولاها یا نژادهای دیگر، همه بدون هیچ تعصبی کشته شدند.

همه جانوران شیطان در تیم او نیز نوع جدیدی از احترام برای او به دست آوردند.

لیام به طور متناوب دو گروه شیاطین را به خدمت گرفت و بدون استراحت به انجام ماموریت‌های تهاجم ادامه داد.

بنابراین، در حالی که شیاطین زیردست او حداقل مدتی از کار افتادند، او به طور خستگی ناپذیر به شکستن دشمنان و شرکت در نبردها ادامه داد.

همگی از قدرت جنگی و قدرت ذهنی او قدردانی می‌کردند. برای مبارزه مداوم مانند این نیز نیاز به نوع خاصی از اراده بود.

و رهبر تیم آن‌ها قطعاً این استعداد را داشت. آن‌ها نیز با الهام از اقدامات او، به بهترین شکل ممکن جنگیدند.

آن‌ها به انجام ماموریت‌ها یکی پس از دیگری ادامه دادند و به آرامی اما پیوسته، غارت‌ها، طلاها، امتیازهای تجربه و امتیازات مشارکت شروع به انباشته شدن کردند.

به زودی، تیم آن‌ها به آرامی شروع به صعود به اوج کرد.

رتبه آن‌ها به طور مداوم در حال افزایش بود زیرا آن‌ها ماموریت‌ها را پشت سر هم با موفقیت چشمگیر انجام دادند.

و با ناراحتیِ شیطان حسود در پیشخوان، لیام نیز هر بار حداکثر غارت را به صندوق جنگ اهدا کرد.

او برای شروع هرگز ط...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی