باز: تکامل آنلاین
قسمت: 266
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 266 – میتونیم صحبت کنیم ...
می می: «برادر به تو تهمت میزنن. فعلا از بازی خارج شو. همه میخوان تو رو شکار کنن و بکشن.»
شن یو: «لیام، یک نفر در حال پخش شایعات دروغه. لطفا مراقب خودت باش خیلی از مردم در مورد هدف قرار دادنت حرف میزنن.»
«هوم...» لیام پیامهای مرموز آن دو را دید. سپس پیام ابراکی را باز کرد.
ابراکی: «لیام، چی شده؟ انجمن عذاب بهشتی تو رو متهم به بردهداری بقیه بازیکنا کرده. این موضوع داره به سرعت پخش میشه. تو باید خیلی زود یه کاری دربارش بکنی.»
«اوه؟» لیام با تعجب ابروهایش را به هم گره زد. او اکنون متوجه شده بود که چه خبر است، اما چیزی ناراحت کننده در آن وجود داشت.
«اگه درمورد قراردادهای برده داریه، پس…»
«اون سه نفر نباید الان سرشون شلوغ باشه؟ چرا یهو منو هدف قرار دادن؟»
او در حین خروج از برج پی وی پی به خیابانهای شلوغ شهر، فکر کرد.
مخالفان او در حال حاضر بسیار محبوب بودند، بنابراین او شک نداشت که این خبر نیز مانند آتش به سرعت منتشر شده است.
وقتی از کنار بقیه میگذشت، میتوانست احساس کند که چند چشم به او نگاه میکنند. آیا چهره و هویت او نیز لو رفته بود؟
لیام زمزمه کرد: «این کار رو کمی سخت میکنه.» سرعتش را کمی افزایش داد و خیلی زود در میان جمعیت ناپدید شد.
این قطعاً همه چیز را برای او بسیار سنگین کرده است. برای مردم جهان کنونی چیزی مانند بردهداری، غیر قابل تصور و نابخشودنی بود.
اما هنگامی که جهان به ناچار تغییر میکند، چنین چیزی یک بار دیگر جریان اصلی خواهد بود.
در واقع، بسیاری با کمال میل برده میشوند تا بتوانند حمایت و لطف یک استاد قدرتمند را به دست آورند.
با این حال، جهان هنوز تغییر نکرده بود. بنابراین طبیعی بود که مردم با چاقو و چنگال به دنبال او باشند.
مصاحبهکنندگانی که دیروز از او تعریف میکردند احتمالاً همین الان به او فحش میدادند. شهرت ا...
کتابهای تصادفی

