NovelEast

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 274

تنظیمات

فصل 274 – ارباب شهر مایله با شما ملاقات کنه

طبق دستورات لیام، تیم شخصی او متشکل از ده شیطان، بی‌درنگ به برج پادگان رسیدند و این بار، آنها نسبت به او احترام قائل بودند.

در واقع آنها فقط یک قدم با پرستش او فاصله داشتند.

آنها قبلاً معتقد بودند که رهبر آنها قادر به کارهای بزرگ است و اکنون همانطور که آرزو می کردند غیرممکن ها را انجام داده و رهبر پادگان شده است!

آن هم به این زودی و درحالی که خیلی جوان بود!

نه تنها این، بلکه پادگان آنها اخیراً ذخایر نقدی و فعالیت جنگی خود را تقریباً دو برابر کرده بود.

اگر پیشرفت آنها به همین منوال ادامه پیدا کند، شهر آنها با گذشت زمان میتوانست به شهر شیاطین بزرگتری تبدیل شود.

«چی شده؟ چرا اینجوری به من زل زدید؟» لیام نیشخندی زد و به تلن دست زد.

ده شیطان در پاسخ بی سر و صدا سرهای خود را تکان دادند، زیرا آنقدر ترسیده بودند که نمی توانستند با او صحبت کنند.

«خب پس.» لیام لبخند زد. «آماده اید؟ بیاید بریم.»

گروه به سرعت خود را آماده کردند و پادگان و محدوده شهر را ترک کردند و با لیام در حومه قدم زدند.

این یک مأموریت تهاجمی نبود، اما آنها همچنان از سفر با رهبر خود بسیار هیجان زده بودند، گویی ممکن است در هر لحظه اتفاقی هیجان انگیز بیفتد.

از طرفی لیام تمام مدت با چهره ای خالی راه می رفت. در باطن، او سعی می کرد با استفاده از نیستس چند طلسم بسازد.

اما نیستی و مانا اساساً دو انرژی متفاوت بودند، و او قادر نبود همان کنترلی که برای مانا داشت، برای نیستی نیز تقلید کند.

او می توانست به راحتی آن را دستکاری کند، اما نتوانست آن را با هیچ ویژگی عنصری مخلوط کند تا هدف مشخص تری به آن بدهد.

با این حال، به سادگی جوشاندن آن نیز مزایای خاص خود را داشت.

هنگامی که گروه با یک دسته از کرکس های صحرایی سطح 40 برخورد کردند، لیام توانست دو پرنده را فقط با انرژی نیستی متمرکز شده خفه کند.

برخلاف مانا، این انر...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی