باز: تکامل آنلاین
قسمت: 391
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۳۹۱: رشته مرگ در قبرستان
در بازگشت به میدان جنگ، یک اتفاق بسیار غیرعادی درحال رخ دادن بود. تعداد ارتش متشکل بیش از یک هزار نفری که شش انجمن با آنها آمده بودند به نوعی به نصف کاهش یافته بود.
برخی از افراد ارشد نیز مفقود شده بودند.
حتی در بین رهبران انجمنها، سه نفر از آنها مفقود شده بودند.
گوراک که یکی از معدود افرادی بود که جان خود را از دست داد، دوباره احیا شده و با عجله به میدان جنگ بازگشت. با این¬حال، هنگامی که او بازگشت، کل چشمانداز تغییر کرده بود.
صحنه مقابلش را باور نمیکرد.
همه¬چیز جلوی او سورئال بود. او بسیار مطمئن بود که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد، اما به نحوی ورق برگشته و حالا آنها در پایان بازنده بودند.
چطور این اتفاق افتاد؟
آیا این همه مزاحمت و تخریب، ناشی از آن شخص بود؟
او به¬سادگی نمیتوانست این را هضم کند. اصلاً ممکن بود کسی اینقدر قوی باشد؟ آیا تفاوت سطح اینقدر اهمیت داشت؟
احساس میکرد که دارد دیوانه میشود. دیوانه¬وار به سمت هر دشمنی که میتوانست تشخیص دهد حمله میکرد و دیوانه¬وار جلو میرفت.
گوراک سعی کرد لیام را در میان جمعیت پیدا کند اما غیرممکن بود. در واقع، آن حرامزاده به¬شدت خودنمایی میکرد، بنابراین تشخیص او نسبتاً آسان بود.
این واقعیت که گوراک نتوانست لیام را بیابد به این دلیل بود که او درحالحاضر در میدان جنگ حضور نداشت. آیا او قبلاً رفته است؟ او فکر کرده است که این کار تمام شده و منطقه را ترک کرده؟
گوراک با حس تحقیر دندان¬قروچه کرد، اما غرور دشمن شانس او بود.
تف! از عصبانیت تف انداخت و با خشم چند دستور در کانال انجمن فرستاد.
او تا آنجا که میتوانست تلاش کرد تا متحدان پراکنده را به هم بازگرداند و مبارزه را بار دیگر تحت کنترل آنها...
کتابهای تصادفی
