غارت خونه‌ی لان بائو شی زمانی که پالوما با لان بائو شی آشنا شد، کلکسیون‌های شخصی لان بائو شی به اندازه ی امروز نبود. اون عموما با جواهرات سنتاتیک کار میکرد و الگوهای به‌مراتب ساده تری رو به حافظه ی جواهرات میسپرد. اما این روزا، خیلی ها در مورد لان بائو شی و سازمانش صحبت میکنن و دست ساخته های اون از محبوبیت بیشتری هم برخوردار شده. حتی توی صنف جادوگرها هم میشه مشتری های زیادی برای این جواهرات مهندسی شده دید. همین که در خونه باز میشه، بوریس عقب می ایسته و محترمانه راه رو برای پالوما باز میکنه. هیچ دلیلی غیر از حسادت نمیتونه باعث بشه که پالوما امروز یک لباس کلاسیک سیاه بپوشه. این دقیقا مثل استایل ین شی، بعد از ازدواج با لان بائو شی هست. فهمیدن خبر جدایی ین شی و لان بائو شی برای پالوما، به شدت لذت بخش بوده و اون بدش نمیاد که بوریس رو تشویق کنه تا یه سازمان مستقل درست کنه و خودش تبدیل به ملکه ی این سازمان جدید بشه. حالا هم فکر میکنه که با ایجاد یک شباهت ظاهری، میشه اونچه که ین شی تجربه کرده رو برای خودش هم خلق کنه. بقیه ی اعضای کیان یانگوآ که با پالوما اومدن، عمدتا جزو افراد تازه کاری هستن که از طرف آلیسیا اجیر شدن. خوده پالوما هم زیر نظر آلیسیا کار میکنه و در و تخته ی بدی هستن که به شکل عجیبی با هم جور شدن. از زمانی که پالوما به سازمان کیان یانگوآ ملحق شده، هیچ وقت فرصتی پیش نیومد تا بتونه توانایی های خودشو ابراز کنه. اما بوریس، مثل یه کارت شانس خیلی خوب توی دامنش افتاد. اگر این ماموریت به خوبی تموم بشه، جایگاهی که ...