چپتر ۱۰۲

اتحاد با تابش فیروزه

بعد از اتفاقی که توی دادگاه سازمان تمساح بزرگ افتاد، نه تنها وضعیت لان بائو شی مبهم تر شد بلکه افراد سازمانش هم دونه دونه غیبشون زد. اما به موازاتش، جست و جو در مورد موقعیت و وضعیت لان بائو شی هم حداقل در ظاهر متوقف شد. اونهایی که در مورد این موضوع کنجکاوی خاصی داشتن، از عواقب این کار ترسیدن. من جمله خوده سازمان تمساح بزرگ.

مینسکی در حال حاضر، حتی هوس و طمع اینو داره که ین شی رو گروگان بگیره چون حدس زده که حضورش در سازمان کیان یانگوآ فرمالیته است اما از اونجایی که مشغول برنامه ریزی برای پیشبرد پروژه های شخصی خودشه و علاقه ای هم نداره که افراد سازمانش رو درگیر مساله ای کنه که ثابت شد قدرت مواجهه باهاش رو ندارن، فعلا در سکوت سرد و گزنده‌ای به سر میبره.

اون میتونه بوی خطر و دردسر رو احساس کنه. زهر چشم گرفتن از لان بائو شی در حال حاضر غیر ممکنه. در واقع مینسکی متوجه شد که فقط خودش نیست که شدیدا دنبال انتقام جویی و صاف کردن حساب و کتاب های گذشته است بلکه به نظر میرسه رسیدن به استقلال و سطوح جدیدی از قدرت، لان بائو شی رو به هوس انداخته تا یه انتقام جویی جانانه داشته باشه. از تحرکات اخیر لان بائو شی، فقط بوی دردسر میاد و فعلا باید تا جای ممکن ازش دوری کرد.

لان بائو شی در حالی که یکی از سنگ های افتاده از درون حلقه ی ازدواج ین شی رو دوباره سر جای خودش برمیگردونه و ترمیم میکنه، مشغول ترمیم انرژی ذهنی خودش هست. انرژی اون به طور کلی، خیلی متراکم تر از چند ماه پیش به نظر میرسه و تصور اینکه زمان چقدر زود میگذره، در نظرش تعجب آوره. اینطوری هم نیست که شب و روزش مشغول جنگ و انتقام جویی باشه.

اون حالا حتی وقت داره که بیشتر به علاقه ی اصلی خودش بپردازه یعنی ساخت اسلحه هایی از جنس جو...