NovelEast

بذر کتان

قسمت: 172

تنظیمات

چپتر ۱۷۲

ژنیا

برخورد ین شی با کلمنت داسکین، رئیس فرقه ی آب و آتش یه برخورد کوتاه بود اما همین ملاقات کوتاه و قهرمانانه هم کافی بود تا ین شی بتونه به اطلاعات زیادی در مورد این فرقه پی ببره.

کلمنت ظاهر خوبی داره اما مشخصا از همون لحظه ی اول، نتونست تحسین ین شی رو جلب کنه چون اصولا آدمیه که بیشتر از توانایی های خودش ادعا داره. ین شی متوجه شد که اینجا حتی از گفتن کلمه ی فرقه هم خوششون نمیاد در حالی که همه چیزشون شبیه فرقه های شبه عرفانی عجیب و غریبه. معمولا یک وضعیت بد یا بی معنی، وقتی به صورت برابر و برای همه در حال رخ دادن باشه، باعث تشکیل یه فرقه میشه و وجه اشتراک اعضاشون این میشه که در بدبخت بودن و سعادت، در یک سطح قرار میگیرن.

ین شی تا موقع ناهار، دیگه نتونست کلمنت داسکین رو ببینه با اینکه در مورد رابطه اش با اعضای فرقه کنجکاوه. وضعیت سالن غذا هم چنگی به دل نمیزنه و ین شی با وجود اینکه ساعت های زیادیه که غذا نخورده، اما رغبتی هم نداره که از غذای فرقه ی آب و آتش بخوره. غذای اونا شامل یه جور برنج نامرغوب و ناچیز و یه جوز چیپس هست که به شکل واضحی از سیب زمینی درست نشده بلکه از نشاسته ی گندمه و اونقدری نمک بهش زدن که بتونه صرفا یه مزه ی تاثیرگذار رو توی دهن ایجاد کنه.

ین شی آهی میکشه و یاد زندگیش با لان بائو شی میوفته. دلش برای خونه شون تنگ میشه که الان مدت زیادیه از نزدیک ندیدتش. یادش میاد که حتی وقتی به کیان یانگوآ ملحق شده، لان بائو شی گاها توی سفینه براش غذا میاورد تا یه وعده رو کنار همدیگه باشن. ولی اینجا، ین شی حتی مطمئن نیست که اعضای فرقه بهش علاقه ای داشته باشن. اون به زودی متوجه میشه که بعضیا اونو خیلی خوب میشناسن.

«این همون جادوگره نیست که فرت و فرت جفتاشو عوض میکرد؟ من یه دوره تو یه مدرسه ی اسراری باهاش بودم، ازیناست که برای همه ی مردا دندون تیز میکنه.»

«قیافه اش که ساده است ولی خب شاید بعضی مردا این مدلی دوست دارن.»

«برادر منم از زنای تو سری خور خوشش میاد.»

ین شی حتی اگر که به طور واضح این حرفا رو نفهمه، انرژی موجود در هوا رو احساس میکنه و احساس بدی بهش دست میده. دختری که در کنارشه به مراتب امن تره و قصد بدی نسبت بهش نداره. دوستی اونا دوره ی زمانی نسبتا طولانی رو شامل میشه اما خب حقیقت اینه که اغلب هم مسیر نیستن و همدیگه رو صرفا از دور میشناسن. دلیلش برمیگرده به اهداف متفاوتی که در زندگی دنبال میکنن.

در حین اینکه ین شی به دوستش کمک میکنه تا غذا ها رو پخش کنن، دوست ین شی به سمت محوطه ی بیرون غذاخوری میره و ین شی هم که علاقه ای نداره اونجا بمونه باهاش به راه میوفته. دوستش هم مشکلی با این موضوع نداره و مسیری که میرن، اونا رو مستقیما به کلمنت داسکین میرسونه.

ین شی متوجه میشه که داسکین قصد داره اردوگاه رو موقتا ترک کنه و دو...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بذر کتان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی