NovelEast

بذر کتان

قسمت: 245

تنظیمات

چپتر 245

آخر الزمان چینی

دنیا دچار چرخش میشه و ابعاد دیگه گشوده میشن. تائو شان حتی ضربان قلبش طی چند قرن اخیر رو به یاد میاره. مرد غمگینی که خیلی خیلی از وطن خودش دور شده بود و چیزی رو به یاد نمی آورد، چیز های زیادی رو به خاطر ضعف یا شاید هم بد شانسی از دست داد. تائو شان همه ی تلاش خودشو کرد که کاری برای یامازو انجام بده و شالوده های آناتومی قلبش رو ترمیم کنه؛ اما اون تجهیزات لازم رو نداشت. نمی تونست کاری کنه و می دونست که یامازو بعد از اون اتفاق، روزگار بدی رو در فقر و تنهایی گذروند؛ چون نمی دونست که با باقی مونده ی عمرش توی اون تناسخ، چیکار کنه.

اون اشتیاقی نداشت. تائو شان با دقت، به تصویر فعلی یامازو نگاه میکنه. همه چیز تغییر کرده. «یامازو، صدامو میشنوی؟»

یامازو در دنیای اثیری، بوی شدید و خوشبویی رو از خودش منتشر میکنه.

«تو داری چه خاطره ای رو مرور میکنی؟» تائو شان در کنار یامازو میشینه و سعی میکنه با مافوق خودش ارتباط ذهنی بگیره. «تای چین، عملیات رو باید جلو بندازین، یه بهونه ی خوب پیدا شده.»

***

خاطرات یامازوی معلم

جست و جو بین خرت و پرتایی که از سیل، به جا موند، برای یامازو در ابتدا کار ساده ای به نظر میرسید. در این تناسخ، اون یه معلم کارآموز بود که توی یه کالج کار میکرد. توی مراقبه ی سابقش تونست بخشی از این خاطره رو ببینه و حالا در حال دیدن بقیه ی اتفاقاته.

یامازو ابزارای مختلفی رو توی خرت و پرتای به جا مونده از سیل، شناسایی کرد. اونا شامل مواد اولیه و ابزارایی هستن که هنرمندا و بخصوص نقاشا و مجسمه سازا، برای خلق افکارشون تهیه میکنن.

نور شدیدی از پنجره به داخل میتابه و موهای قهوه ای یامازو، هاله ی طلایی رنگی پیدا کرده. اون با شگفتی، به مواد اولیه ای نگاه میکنه که خودش در دوره ی تحصیل، پولی برای خریدنشون ندا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بذر کتان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی