ما هستیم...
قسمت: 4
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
( POV کوین )
" هوممم...پس دوست نداره من رو ببینه... "
خب اشکال نداره..به هر حال فقط اومده بودم یه سلامی کنم.
به آرومی از روی صندلی ای که کنار دیوار بود بلند میشوم و بعد از اینکه به نگهبان یه چشمک جذاب و دلربا زدم از اونجا خارج میشم
"..."
_" این پسره ی لعنتی مشکلش چیه؟" مرد نگهبانی که انجا ایستاده بود با انزجار این جمله رو زیر لب، بعد از اینکه کوین چشمک زد گفت
.
.
.
.
دود سیگار رو از میون لب هام خارج میکنم...
" منظره ی زیباییه مگه نه؟.."
دختری که کنارم نشسته با انزجار بهم نگاه میکنه و بعد با صدایی که انگار به اجبار داره با من صحبت میکنه می گوید
" خب، امیدوارم دلیل قانع کننده ای بهم بدی که همین الان به نامزدت زنگ نزنم و خبر زنده موندنت رو نگم."
با بی حوصلگی به دختر نگاه میکنم و بعد با لحنی خسته میگویم
" یک میلیون دلار..کافیه؟ "
دخترک به محض اینکه من این حرف رو زدم چشماش گشادتر شد و با لکنت زبان گفت
" یک..میلیون..د..دلار؟..این پولو از کجا آوردی؟!! "
پوک دیگری به سیگار میزنم و میگویم
" اینش مهم نیست..فقط کافیه برام چند تا کار کوچولو انجام بدی تا اون پول مال تو بشه..خب..موافقی؟ "
[ این یک یکم کوتاه شد ولی توی قسمتای بعد جبران میکنم]
" هوممم...پس دوست نداره من رو ببینه... "
خب اشکال نداره..به هر حال فقط اومده بودم یه سلامی کنم.
به آرومی از روی صندلی ای که کنار دیوار بود بلند میشوم و بعد از اینکه به نگهبان یه چشمک جذاب و دلربا زدم از اونجا خارج میشم
"..."
_" این پسره ی لعنتی مشکلش چیه؟" مرد نگهبانی که انجا ایستاده بود با انزجار این جمله رو زیر لب، بعد از اینکه کوین چشمک زد گفت
.
.
.
.
دود سیگار رو از میون لب هام خارج میکنم...
" منظره ی زیباییه مگه نه؟.."
دختری که کنارم نشسته با انزجار بهم نگاه میکنه و بعد با صدایی که انگار به اجبار داره با من صحبت میکنه می گوید
" خب، امیدوارم دلیل قانع کننده ای بهم بدی که همین الان به نامزدت زنگ نزنم و خبر زنده موندنت رو نگم."
با بی حوصلگی به دختر نگاه میکنم و بعد با لحنی خسته میگویم
" یک میلیون دلار..کافیه؟ "
دخترک به محض اینکه من این حرف رو زدم چشماش گشادتر شد و با لکنت زبان گفت
" یک..میلیون..د..دلار؟..این پولو از کجا آوردی؟!! "
پوک دیگری به سیگار میزنم و میگویم
" اینش مهم نیست..فقط کافیه برام چند تا کار کوچولو انجام بدی تا اون پول مال تو بشه..خب..موافقی؟ "
[ این یک یکم کوتاه شد ولی توی قسمتای بعد جبران میکنم]
کتابهای تصادفی
