قسمت ۳۳۵: شاگرد افتخاری

نوابه سوال مرد نقابدار پاسخی نداد.

نگاهش به نقابش دوخته شده بود، سعی داشت تا سطح تهذیب‌اش را بفهمد، اما فقط در حد چندین حدس بود.

«اینو می‌تونم تشخیص بدم که سطحش در رتبه قهرمانی نیست، اما نمی‌تونم قدرت واقعی اون رو مشخص کنم. ذهنش قوی‌تر از ذهن منه.»

همین برای نتیجه گیری کافی بود تا او متوجه شود که با یک فرد مهم سروکار دارد.

«رتبه ۳ تهذیب، چه تو مرحله مایع یا جامد. اون خیلی قوی‌تر از منه.»

نتیجه گیری کار قبلی نوآ به این مورد منجر شد.

نوا می‌دانست که او یک فرد خاص است، احتمال اینکه یک تذهیبگر دیگر با دریای آگاهی قویتر از دانتیان نوا باشد بسیار کم و نادر است.

به همین دلیل می‌توانست به راحتی احتمال داد که مرد مقابلش روحی قوی‌تر از او دارد، پس دانتیانش باید در سطح بسیار بالاتری قرار داشته باشد.

جادوگر رتبه ۳ با دانتیان رتبه ۳ در آن سطح را می‌توان در نهایت حد سطوح انسانی در نظر گرفت، بنابراین او فردی مهم است.

«عضو یه فرقه سنتی (ارتدکس) با شخصیتی که تو داری اصلا راحت نیست، اون پیر پاتالا حتی قبل از اینکه من به دنیا بیام از دونه روحی برای مرحله اول آزمون استفاده می‌کردن ...»

مرد دوباره صحبت کرد.

«می‌دونی که این فرقه ها تو این قاره خیلی راحت‌ترن. خب حداقلشم اینطورین که به جوونا و کسایی که هنوز تجربه کافی ندارن زیاد سخت نمی‌گیرن ...»

نوا به گوش دادن ادامه داد، به‌نظر می‌رسید که مرد بدون پنهان کردن چیزی صحبت می‌کرد و اغلب قسمت‌هایی از گیاه نوا را لمس یا آزمایش می‌کرد.

«این گیاهُ ببین، شاخه‌های زیادی داره! به این معنیه که ذات تو اساساً شکل گرفته و دیگه امیدی به شکل دادن به ذاتت نیست. می‌ترسم حتی فرقه‌های این قاره هم تو رو رد کنن...»

مرد بعد از اینکه حرف‌هایش را گفت سرش را تکان داد، احتمالاً می‌خواست بر گفته خود تأکید ...